زیبایی های اخلاق صفحه 159

صفحه 159

اساتید هنرمند کاشی کار ایستاده بودم،زنی باوقار و متین سراغ مرا از یکی از خادمان حرم گرفت،خود را به او معرفی کردم،پولی بسیار اندک که شاید قیمت دو گرده ی نان بود به من داد،گفتم.چیست ؟ گفت.از شخصی که هر هفته به من کمک می کرد به زحمت نام شما را پرسیدم،من تا این هفته مستحق بودم،ولی تنها فرزند یتیمم این هفته از خدمت سربازی آمد و مردی محترم او را برای کار به حجره اش برد و حقوقی که برایش قرار داده کفاف هزینه ی ما را می کند و از شبی که فرزندم حقوقش را به خانه آورد من از استحقاق درآمدم و این پول اندک که از کمک شما نزد من مانده بود هزینه کردنش برای من شرعی نبود،به این خاطر به شما برگرداندم !!

آری،در میان تهیدستان و فقرا که خدای مهربان به همگان سفارش فرموده است به آنان محبت ورزند و پیامبر بزرگ به ابو ذر وصیت می کند که به آنان عشق بورز و نزدیکشان رو،چنین انسانهای باعزت و کرامتی هم یافت می شود.

چهره ای برجسته و مؤمن در لباس باربری

در حادثه ای عجیب در راه تبلیغ دین که شرحش مفصل است با مردی باربر و به اصطلاح گذشتگان«حمال»آشنا شدم که به خاطر حالات معنوی و چهره ی ملکوتی و اخلاق انسانی اش به او دلبستگی پیدا کردم تا جایی که اگر زمینه برایم فراهم بود هفته ای یک بار در منزلش که در حجره ای در یکی از مساجد قدیمی تهران بود به دست بوسش می رفتم.او انسانی بود که در طول دوستی و آشنایی ام با او به این نتیجه رسیدم که بار امانتی که آسمان ها و زمین و کوه ها از حملش امتناع کردند او به درستی و سلامت آن بار امانت را بر دوش تکلیف حمل کرده بود.

رابطه ی معنوی من با او تا زمان مرگش برقرار بود،از کسانی بود که وقتی خبر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه