داستانهائی از زندگی علماء صفحه 46

صفحه 46

ناراحتی ، متقارن با روضه ایّام عاشورا در منزل بود .

روز عاشورا این ناراحتی به حدّی شدّت گرفت که تصمیم گرفتم در مجلس شرکت نکنم .

ولی باز منصرف شدم و دریغم آمد که روز عاشورا- ولو به عنوان استشفاء- در مجلس روضه حاضر نشوم .

در بروجرد رسم بود که : در روز عاشورا جماعتی از علماء ودر راءس آنان سادات طباطبایی در هر سن از اذان صبح ، گِل می گرفتند و با خواندن نوحه و زدن سینه به صورت منظّم در مجالس شرکت می کردند .

البته سایر طبقات مردم نیز به مقتضای نذری که می کردند در این دسته شرکت داشتند . وقتی این دسته به منزل ما آمدند من از روی پای یکی از آنان مقدار گل برداشتم و به دیدگان بیمار خود مالیدم .

به فاصله کوتاهی این ناراحتی رفع شد و من پس از آن به هیچ کسالت چشمی مبتلا نشدم و حتّی محتاج عینک نیز نگردیدم . ( 36 )

اِذا عَلِمَ العالِمُ فَلَم یَعمَل کانَ کَالمِصباحِ یُضیی ءُ النّاسَ وَ یُحرِقُ نَفسَهُ :

هرگاه دانشمندی دانست و بکار نبست ( دانایی و علم خود را ) مانند چراغی است که مردم را روشن کند و خود را بسوزاند .

حضرت رسول اللّه صلی الله علیه و آله نهج البلاغه

اداء نذر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه