200داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع) صفحه 104

صفحه 104

دفاع از دختر امام حسین (ع ) در مجلس یزید

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

فاطمه دختر امام حسین (ع ) می فرماید : هنگامی که ما را با آن وضع رقت بار وارد مجلس یزید نمودند ، یزید از مشاهده حال ما متاءثر شد . همان وقت یکی از شامی ها که آدمی سرخ گون بود ، چشمش به من که دختری زیبا چهره بودم افتاد . به یزید گفت : چقدر مناسب است این کنیزک را به من ببخشایی . موی بر اندام من راست شد

و لرزه سراپای مرا فرا گرفت و خیال کردم چنین واقعه هم باید اتفاق بیفتد ، بی تابانه جامه عمه ام را به دست گرفته و به دامن او پناهنده شدم .

زحرف شامی آن کودک بر آشفت

در آن آشفتگی با عمه اش گفت

یتیمی بس نبود این ناتوان را

که خدمتکار باشم این خسان را

عمه ام که می دانست هیچ گاه یک چنین اتفاقی صورت مقصود به خود نمی گیرد ، به آن مرد شامی خطاب کرده و گفت : به خدا دروغ می گویی و برای همیشه مورد سرزنش خویش و تبار خواهی بود . چنان نیست که پنداشته ای ! نه تو می توانی به این مقصود برسی و نه یزید می تواند به این آرزو نایل گردد .

یزید در خشم شده و گفت : دروغ می گویی ، من می توانم به او دست پیدا کنم و اگر بخواهم اراده خود را صورت عمل می پوشانم .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه