200داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع) صفحه 128

صفحه 128

زینب (س ) می فرمود : ((چرا ، نور دیدگان ، خانه های شما در مدینه است و بابای شما به سفر رفته ))(179)

نقل کرده اند که از آن اطفال یتیم ، نه تن در خرابه از دنیا رفتند ، که نهمین آنها حضرت رقیه (س ) دختر سه ساله حضرت امام حسین (ع ) بود . (180)

گفت و گو با ام حبیبه

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

ام حبیبه خادمه زینب (س ) در دوران حضور وی در کوفه ، صدای ام کلثوم را که می شنود ، می گوید : ((غیر از اهل بیت پیامبر اکرم (ص ) صدقه بر احدی حرام نمی باشد . اینان که هستند ؟ ))

زینب (س ) نگاهی به ام حبیبه می کند و می فرماید : ((من الان از سرزمین کربلا می آیم . این گرد و غبار ، گرد و غبار رنج کربلاست . ))

اما ، گویی ام حبیبه او را نمی شناسد .

زینب (س ) با سوز دل می فرماید : ((ام

حبیبه ! منم ، زینب ، دختر علی (ع ) ، تو در این کوفه کنیز من بودی . چگونه است که مرا اینک نمی شناسی ؟ ))

ام حبیبه نگران و مضطرب سؤ ال می کند : ((اگر تو زینب هستی ، او هیچ گاه بدون برادرش حسین جایی نمی رفت ، بگو حسینت کجاست ؟ ))

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه