200داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع) صفحه 137

صفحه 137

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

هنگامی که اسیران آل محمد (ص ) را از سوی کوفه به شام می بردند ، در مسیر راه به کوه جوشن (نزدیک شهر حلب ) رسیدند ، بچه یکی از بانوان حرم که در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند ، بر اثر سختی راه و تشنگی اش سقط شد ، که هم اکنون در آن جا زیارتگاهی به نام ((مشهد السقط)) موجود است که یادآور همان صحنه دلخراش می باشد .

روایت شده است که حضرت زینب (س ) دید در نزدیک آن کوه ، معدن مس قرار دارد و عده ای در آن جا مشغول کار هستند ، برای گرفتن آب و غذا نزد آنها رفت ، آنها که از دشمنان بودند ، با کمال سنگدلی از دادن آب و غذا امتناع نمودند ، بلکه به ناسزاگویی به اهل بیت (ع ) پرداختند .

دل حضرت زینب (س ) بسیار سوخت ، در مورد آنها نفرین کرد ، همین نفرین باعث شد که آن معدن به کلی نابود گردید و سرمایه آنها که سالها ، ثروت کلانی از آن معدن به دست آورده بودند ، بر باد رفت .

و در روایت دیگر ، نظیر این مطلب به کوهی به نام کوه حران ، نسبت داده شده که کارگران مس در آن جا حتی از آب دادن به اهل بیت (ع ) خودداری کردند و با برخوردی بی رحمانه اهل بیت (ع ) را از خود راندند ، بر اثر نفرین زینب (س ) صاعقه ای بر آنها فرود آمد ، و تمامی

آن سنگدلان تیره بخت را سوزانید و نابود ساخت . (191)

نابودی زن بی رحم

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

در مسیر راه کوفه و شام ، اسیران آل محمد (ص ) به منزلگاهی رسیدند که نام آن ((قصر عجوز)) بود ، منظور از عجوزه زنی به نام ((ام الحجام )) بود ، این زن که سرشتی ناپاک داشت و از دشمنان کوردل بود ، گستاخی و بی شرمی را به جایی رسانید که کنار سر مقدس امام حسین (ع ) آمد و بر سنگی چهره سری را کشید و آن را خراشید به طوری که از آن سر مقدس خون ریخت .

زینب (س ) با دیدن این صحنه دلخراش پرسید : این زن چه نام دارد ؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه