200داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع) صفحه 41

صفحه 41

بعد از سکوت مادر با حالت صیحه و گریه خود را بر بدن مطهر او می اندازد و صدا می زند و می گوید : ((مادر ! سلام ما را به جدمان رسول خدا برسان . مادر ! گویی ما امروز رسول خدا را از دست دادیم . مادر ! . . . ))(62)

هنگام رحلت مادر

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

صاحب کتاب ((ناسخ التواریخ )) می نویسد :

به هنگام رحلت حضرت زهرا (س ) زینب در حالی که چادرش بر زمین کشیده می شد ، جلو آمده و فریاد زد : ای پدر ، ای رسول خدا ! هم اکنون محرومیت دیدار تو بر ایمان معلوم گردید و شناخته شد .

علامه مجلسی این روایت را از ((روضه )) نقل می کند :

ام کلثوم بیرون آمد ، در حالی که چادری بر سر افکنده بود که قسمت پایین آن بر زمین کشیده می شد و پیراهنی بر تن کرده که اندامش را پوشیده بود ، صدا می زد : ای بابا ، ای رسول خدا ! هم اکنون به راستی تو را از دست دادیم ، به طوری که دیداری دیگر نخواهد بود . (63)

در سوگ پدرش علی (ع )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

در شهر کوفه ، مردم صدای شیون و عزایی را شنیدند که در بین زمین و آسمان ندا در داد : ((قد قتل مرتضی تهدمت و الله ارکان الهدی )) آری ، صدای جبرئیل امین است که در غم امام المتقین صحیه می زند که علی را کشتند . والله ، ارکان هدایت را از بین بردند . . .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه