200داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع) صفحه 67

صفحه 67

زینب (س ) در بالین علی اکبر

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

حسین (ع ) که از شهادت علی (ع ) باخبر شد ، از خیمه بیرون آمده به بالین جوان قرار گرفت و همچنین که می گریست و اشک اندوه می بارید ، فرمود : جوان من ! خدا بکشد کشندگان تو را ، چقدر این بی حیا مردم بر خدا جری شدند و چگونه پرده احترام رسول خدا را دریدند .

سپس اضافه کرد : پس از شهادت تو ، خاک بر سر دنیا و زندگانی آن .

زینب (س ) که از شهادت یادگار

برادرش باخبر شد ، به سرعت از خیمه بیرون آمده ، با ناله اندوهناکی برادر و برادرزاده را ندا می داد و بالاخره بی تاب شده ، خود را بر اندام او افکند .

امام حسین (ع ) که خواهر را سخت ناراحت دید پیش آمده او را از روی نعش فرزند بزرگوارش برداشت و او را به خیمه ها روانه کرد و به جوانان دستور داد و فرمود : اینک بیایید نعش برادرتان را بردارید .

آنها حسب الامر آمده و نعش پاکیزه یادگار حیدر کرار را در پیش خیمه ای که برابر آن کارزار می کردند گذاردند . (102)

زینب (س ) بر سر پیکر علی اکبر

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه