200داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع) صفحه 69

صفحه 69

((قتل الله قوما قتلوک ، یا بنی ما اجراءهم علی الرحمان و انتهاک حرمه الرسول )) .

خداوند آن قوم را بکشد که تو را کشتند . ای پسرم ! چه بسیار این مردم بر خدا و دریدن حرمت رسول خدا ، گستاخ و بی باک گشته اند ؟

اشک از دیدگان امام سرازیر شد ، سپس فرمود : ((علی الدنیا بعدک العفا)) بعد از تو خاک بر سر دنیا .

در این حال ، زینب کبری (س ) از خیمه بیرون دویده ، و فریاد می زد : ای برادرم ، و ای برادرم ! با شتاب آمد و خود را به روی پیکر به خون تپیده آن جوان افکند .

حسین (ع ) سر خواهر را بلند کرد و او را به خیمه باز گردانید . (105)

بغل کردن بدن علی اکبر(ع )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

در روایت دیگری آمده : بانوان حرم که حضرت زینب (س ) جلودار آنها بود ، به استقبال جنازه علی اکبر (ع ) شتافتند ، زینب (س ) وقتی که به جنازه رسید ، آن را در بغل گرفت و با شور و هیجان عجیب ، و قلب پر درد و با جان دل صدا می زد : علی جان ! علی جان ! (106)

درخواست آب برای علی اصغر

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه