- مقدمه 1
- دوستان را کجا کنی محروم 3
- بشارت راهب یمامه 5
- تهنیت خداوند 6
- آیات قرآن در توصیف علی بن ابی طالب علیه السلام 7
- عهد خدا 10
- خورشید طالع 11
- اشاره 12
- نامش قرین نام پیامبرصلی الله علیه وآله 12
- ندای الهی 13
- قسمت اول 14
- قسمت دوم 25
- افتخار همراهی 35
- برتری امام علی علیه السلام 35
- یگانه تاریخ 38
- دریای بیکران 39
- دانش علی علیه السلام 45
- پارسایی مولا 46
- توضیح 51
- پیمان امیرالمؤمنین علیه السلام با مسیحیان 51
- متن پیمان نامه 52
- اشاره 61
- تفاوت پایه گذاران اصول علوی و اعلامیه جهانی: 61
- راویان غدیر: بسیار زیاد...!!؟ 67
- راویان غدیر: بسیار کم...!!؟ 67
- چرا چنین...!!؟ 68
- سخن مرا بشنوید 70
- رسالت انسانی و شخصیت امام علی علیه السلام 71
- همه شنیدند...! همه دیدند...!!؟ 85
- اشاره 85
- پرده پوشی... چرا...؟! 87
- احیای غدیر... به دست صاحب غدیر...! 88
- غدیر زنده است... فراموشش نکنیم! 89
1- 133. غایه المراد و حجه الخصام، ج 1، ص 96؛ الامالی للشیخ الصدوق، ص 702؛ علل الشرائع للصدوق، ج 1، ص 34.
2- 134. صوت العداله الانسانیه - جرج جرداق، ص 19، چاپ اول.
که با روح کلی رابطه برقرار نمود. او نخستین شخصیت از عرب بود که لبانش نغمه روح کلی را در گوش مردم طنین انداز نمود که پیش از او نشنیده بودند ... او از این دنیا رخت بربست، در حالی که رسالت خود را به جهانیان نرسانیده بود. او چشم از این دنیا پوشید مانند پیامبرانی که در جوامعی مبعوث می شدند که گنجایش آن پیامبران را نداشتند و به مردمی وارد می شدند که شایسته آن پیامبران نبودند، در زمانی ظهور می کردند که زمان آن نبود. خدا را در این کار حکمتی است که خود داناتر است.(1)
میخائیل نعیمه، نویسنده صاحب نظر و متفکر انسانی مسیحی عرب می نگارد: هیچ مورخ و نویسنده ای هر اندازه هم که از نبوغ و رادمردی ممتاز برخوردار بوده باشد، نمی تواند قیافه کاملی از انسان بزرگی مانند پیشوا علی علیه السلام در مجموعه ای که حتی دارای هزار صفحه باشد، ترسیم نماید و دورانی پر از رویدادهای بزرگ مانند دوران او را توضیح بدهد.
تفکرات و اندیشه های آن ابرمرد عربی و گفتار و کرداری را که میان خود و پروردگارش انجام داده است، نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. تفکرات و ایده ها و گفتار و کردار او خیلی بیش از آن بوده است که با دست و زبان و قلم وی بروز کرده، و در تاریخ ثبت شده است.(2)
ایلیا پاولیچ پطروشفسکی، استاد تاریخ در دانشگاه لنین گراد می نویسد: