- پیشگفتار 1
- [اساس دین اسلام محبت است] 3
- پیرامون محبّت قلبی نسبت به مولای هستی حضرت بقیةالله الاعظم عجل 3
- اثر برگزیده (1) مِهرِ یار محور مودّتها 3
- موجبات محبت 4
- محور محبتها 10
- اثر برگزیده (2) نوید پیامبران بر مصلح آخرالزّمان 14
- دیدگاه ادیان و مکاتب پیرامون حضرت بقیةالله الاعظم عجل 14
- حکومت واحدهی جهانی 15
- بعثت پیامبر اسلام صل 16
- نوید پیامبران بر مصلح آخرالزمان 17
- امید به آیندهی درخشان 17
- روایات اسلامی ما 18
- اثر برگزیده (3) پرتوِ نورِ هوُ @اشراق نور رَب 20
- پیرامون میعاد ظهور و نور افشانی حضرت بقیةالله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف 20
- یک مدرک زنده 25
- اثر برگزیده (4) اشک جوان بر امیرِ زمان 26
- آینهی خدا نما 26
- پیرامون ارتباط جوان، با بهار آفرین دلهای خزان حضرت بقیةالله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف 26
- اثر برگزیده (5) امام زمان نشاط بخش روزگاران 32
- (علت انحطاط مسلمین، دوری از نشاط بخش قلوب مؤمنین) 33
- شناخت امام 34
- (پیرامون معرفتیابی و عوامل شناخت) 43
- اثر برگزیده (6) مهدی قطب جهان هستی 43
- راه معرفت یابی 45
- بندگان شایسته 48
- ادب در برابر امام 49
- شرط قبول توحید و رسیدن به کمال 50
- علت اصلی انحطاط 51
- وجود مطهر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 52
- ثمرهی هستی 54
- سئوال در مورد علم امام 56
- پاسخ مطلب 57
- هشدار به نسل جوان 61
- ولایت تکوینیهی حضرت ولی عصر عجل 62
- هدایت یافتگان 65
- پیش درآمد 66
- [مذهب باب ] 67
- نظریهی آیتالله طباطبائی قدس در مورد مدعی رؤیت 67
- نمونهای از مباحثات با خطیب عراقی 69
- هدایتیابی خطیب عراقی 69
- پی نوشت 73
نظریهی آیتالله طباطبائی قدس در مورد مدعی رؤیت
[مذهب باب ]
چون در زمان غیبت صغری اختلاف عظیمی در میان شیعه افتاد تقریباً در مذهب بیست فرقه گردیدند که فتنهی بزرگی به پا شده بود.
چنانچه در جلد 13 بحار و سایر کتب غیبت شرحی دارد.
غرض که در همان زمان مذهب باب طلوع کرد که چند نفری دعوی نمودند که ما خدمت امام علیه السلام میرسیم و ما باب منزل غیبیهی آن حضرتیم و باید ارجاع احکام دین و اموال و وجوهات به ما بشود و به دست ما برسد. با آنکه سفرای عظام هم در این مدت بودند، مع ذلک بر بعض از عوام شیعه امر مشتبه شده بود تا آنکه از ناحیهی حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه الشریف لعن آنها صادر گردید.
و این کرشمه تا بعد از زمان غیبت صغری هم بود که خَلَفاً عن سَلَف دعوی نیابت خاصّه و ادعای رؤیت مینمودند. و کم کاری به دعوی مهدویت نوعیه و رکن رابع کشید تا زماننا هذا که این ترّهات و خرافات باقی است.
غرض که گمان نویسنده این است که به جهت جلوگیری از این دعاوی باطله و دکّان شیاطین مجسمه، حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشتند از برای سَمَری که سفیر چهارمی بود، که دیگر نایبی برای خود نصب نکن که درب بسته شده و هر کس بعد از این ادعای رؤیت نماید او را تکذیب نماید.
این تقریب توقیع بود و الاّ توقیع مبارک فی الجمله مفصّل است و شاهد مدعی که حضرت علیه السلام به لفظ ادّعا تعبیر فرموده که «من ادّعی الرؤیه» بوده باشد.
یعنی کسی که ادعا نموده که من خدمت امام علیه السلام میرسم او را تکذیب کنید که خود این ادعا دلالت بر کذبش مینماید.
زیرا که اگر خدمت امام علیه السلام میرسید و او را مشاهده مینمود و اخذ فیوضات میکرد، هرگز ادعائی نداشت و اظهار چنین موهبت و سرّی را نمیکرد.