- ثواب و هديه به محضر: 1
- مقدمه 1
- فصل اول تاريخچهي ريش گذاشتن 2
- الف: ريش در شريعت حضرت موسي عَلَيْهِ السَّلَام 2
- ج: كساني كه دستور تراشيدن ريش دادهاند 3
- ب: سلاطين و علماء 3
- د؛ احترام ريش نزد درويشان 4
- و: داشتن ريش سيره انبياء : و دانشمندان اروپايي 4
- فصل دوم؛ ريش تراشي از نظر دانشمندان و پزشكان 5
- 2 - سخنان دكتر (يعقوب صروف) و (فارس نمر): 6
- 3 - در مجله «المقتبس» دمشق آمده است كه: 6
- 5 - به ريشهاي تمامي كاركنان راههاي آهن تيغ كشيدند 7
- 4 - ريش تراشي جماعتي در انگلستان: 7
- 6 - شيوع ريش تراشي در كشورهاي غربي: 7
- 8 - «هانسدريش» آلماني ميگويد: 7
- 7 - بعضي از پزشكان فرانسوي ميگويند: 7
- 9 - «دكتر خوش منش»: 8
- 10 - «دكتر صائبي»: 8
- 11 - جريان كارخانهي تيغ سازي: 9
- نتيجه گيري از اين فصل: 9
- فصل سوم، ريش تراشي از نظر روان شناسي 9
- سؤال: 10
- نكات مهم: 11
- فصل چهارم، تراشيدن ريش از منظر قرآن 12
- دليل عقلي بر لزوم ريش گذاشتن 16
- فصل پنجم، سيرهي عمليهي انبياء و اولياء دليل بر ريش گذاشتن و دليل عقلي بر لزوم ريش گذاشتن 16
- حديث اول؛ ريش گذاشتن دستور خداست 17
- فصل ششم؛ احاديث دربارهي ريش و ريش تراشي 17
- حديث دوم؛ ريش زينت حضرت آدم عَلَيْهِ السَّلَام و فرزندان ذكور اوست 18
- بخش دوم؛ احاديث در باب تراشيدن ريش 21
- سؤال: تغيير در خلقت چيست كه شيطان دستور به آن ميدهد؟ 21
- حديث اول؛ ريش تراشيدن تغيير فرمان خداست 21
- حديث دوم؛ تراشيدن ريش از مصاديق مثله است 22
- حديث سوم؛ تراشيدن ريش سيرهي مجوسيهاست 22
- حديث پنجم؛ تراشيدن ريش همراه با مسخ شدن 23
- حديث چهارم؛ عمل قوم لوط 23
- سؤال: ممكن است عدهاي بپرسند مسخ در امت اسلام نخواهد بود و اين حديث نميتواند دليل حرمت باشد؟ 24
- حديث ششم؛ دليل حرمت ريش تراشي 27
- حديث هفتم؛ تراشيدن ريش از كارهاي بابيت است 28
- حديث هشتم؛ ريش تراشي شبيه نمودن مرد است صورت خود را به صورت زن 28
- ستودن محاسن براي مردان 28
- 14 فائده شانه كردن ريش 31
- بخش سوم؛ شانه كردن ريشها و چهارده منفعت آن 31
- اشاره 31
- ريشها را نشسته شانه كنيد 32
- دعاي وقت شانه كردن 34
- كمتر از حد عرفي نبودن 34
- فصل هفتم؛ شارب (سبيل) 34
- 1 - رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود: 35
- فصل هشتم؛ ديه آسيب رساندن به ريش 40
- فصل نهم؛ جويدن مو و امراض آن 42
- فصل دهم؛ داستاني دربارهي ريش تراشي 43
- اشاره 44
- 1 - شيخ بهايي (رحمه الله): 44
- فصل يازدهم؛ فتاوي مراجع و علماء قديم 44
- [فتوي به حرمت ] 44
- 3 - علامه محمد باقر مجلسي (رحمه الله): 45
- 4 - شيخ مرتضي انصاري (رحمه الله): 45
- 2 - كَاشِف الغِطَاء (رحمه الله): 45
- 5 - مرحوم صدر اصفهاني (رحمه الله): 45
- 8 - آيت الله العظمي گلپايگاني (رحمه الله): 46
- 7 - آيت الله العظمي بروجردي (رحمه الله): 46
- [فتوي به حرمت بنا بر احتياط واجب] 46
- 6 - آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني (رحمه الله): 46
- اشاره 47
- اشاره 47
- 1 - امام خميني (رحمه الله): 47
- 2 - آيت الله العظمي خويي (رحمه الله): 47
- سه سؤال استفتاء شده پيرامون ريش و ريش تراشي 47
- سؤال 1: تراشيدن ريش و ماشين كردن آن كه به نحو تراشيدن باشد چه حكمي دارد؟ 48
- سؤال 2: آيا براي رشد بهتر ريش و يا به واسطه احساس خارش ميتوان آن را تراشيد يا با ماشين ته زن اصلاح نمود؟ 50
- سؤال 3: حد وجوب ريش گذذاشتن چقدر است؟ 52
- پينوشت 54
- فهرست منابع و مآخذ 62
بيماري گيسو خوردن (تريكوبنروار - فيتوبنروار) مخصوصاً بين دختران جوان و بانوان ديده شده كه حتي آنقدر ديده شده كه موهاي خورده شده در معده جمع و تركيب و شكل معده تغيير يافته است و نيز كساني كه عادت دارند شانه را در دهان بگيرند و چند تار مو را ببلعند و نزد زناني كه ويار دارند نيز ديده شده است.
در بين مردان نيز كساني هستند كه موهاي شارب خود را لاي دندانها گذارده و ميجوند و ذراتش را ميخورند با سر ريش خود را برگردانده آن را جويده جدا شدهها را بلع مينمايند.
اولين مرتبه به وسيله دانشگاه ريود وژا نيرو اين حقيقت كشف و اعلام گرديد كه خوردن مو سبب پيدايش خمودگيهاي روحي ميگردد و كساني كه عادت به مو خوردن يافتهاند دچار تزلزل روحي ميشوند. ولي سابقه اسلامي آن به 14 قرن ميرسد كه جويدن آن را ممنوع دانستهاند.
ناگفته نماند بيماري جنون كشيدن و كندن موها نيز هست كه در افراد عصباني مزاج ديده ميشود و بيماري (TrichoKrptomania) پاره و قطع كردن مو كه بهترين روش درماني از طريق روانشناسيست (74)
فصل دهم؛ داستاني دربارهي ريش تراشي
داستان آيت الله بافقي (رحمه الله)
روزي آيت الله شهيد حاج شيخ محمد تقي بافقي (رحمه الله) به حمام عمومي تشريف ميبرد البته هر فرد با ورود به محوطهي اصلي حمام با شخصيت ظاهريش كه با لباس شناخته ميشود، نا معلوم خواهد بود.
در آن جا بين ثروتمند و فقير، شاه و گدا فرقي نيست و همه يكسان و مانند هم ميباشند. وقتي آيت الله بافقي (رحمه الله) به داخل حمام وارد ميشود ناگهان با صحنهاي روبرو ميشود كه بايد به وظيفه خويش يعني (نهي از منكر) عمل نمايد. ميبيند فردي در برابر آيينه مشغول تراشيدن ريش خود هست به او نزديك ميشود و براي اداي تكليف ديني خود و شكستن اين سنت غلط كه مورد تحريم مراجع بزرگوار است به وي تذكر ميدهد كه آقا اين عملي كه شما انجام ميدهيد، يعني تراشيدن ريش حرام است و آن را ترك كن.
آن شخص كه يكي از سرهنگهاي بلند پايهي ارتش رضا خاني بود وقتي در برابر نصايح خيرخواهانه آن اسوهي تقوا و پرهيزگاري واقع ميشود غضبناك شده و بيدرنگ سيلي محكمي به صورت آن عالم وارسته مينوازد.
آيت الله بافقي (رحمه الله) با مواجه شدن با چنين عكس العملي، طرف ديگر صورت خويش را به سوي آن شخصمي گيرد و ميفرمايد: