- پیشگفتار 1
- اشاره 11
- اشاره 12
- 1-1 - توحید در عقیده و عمل 14
- 1-2 - مبدأ و معاد 19
- 1-3 - رسالت پیامبر 24
- 1-4 - شفاعت 27
- 1-5 - امامت 29
- 1-6 - بدعت ستیزی 38
- اشاره 41
- اشاره 42
- آزادگی 43
- ایثار 47
- تکریم انسان 51
- توکّل 53
- جهاد با نفس 57
- شجاعت 61
- صبر و استقامت 65
- عزّت 70
- عفاف و حجاب 75
- عمل به تکلیف 78
- غیرت 84
- فتوّت و جوانمردی 87
- مواسات 91
- وفا 99
- اشاره 105
- اشاره 106
- مفهوم زندگی 107
- عقیده و زندگی 108
- انتخاب 109
- زندگی، صحنۀ آزمون 114
- ملّت زنده و مرده 116
- فریاد رسی 117
- پیروزی و شکست 120
- زندگی های بی مرگ 122
- شرافت شهادت 124
- شهادت طلبی 126
- دنیا خواب است و آخرت بیداری 132
- اشاره 134
- اشاره 135
- عشق به خدا 136
- بلا و ابتلا 138
- یاد خدا 141
- فداشدن در راه خدا 146
- رضا و تسلیم 149
- فوز 153
- اخلاص 156
- قیام برای خدا 160
- اشاره 163
- اشاره 164
- تاریخ اسلام یا مسلمین ؟ 165
- ریشۀ عاشورا در سقیفه 168
- اتمام حجّت 171
- افشا و تبیین 175
- عبرت آموزی 179
- اشاره 179
- 1 - دنیا طلبی 181
- 2 - غفلت 183
- 3 - رها کردن تکلیف 184
- 4 - بی طرفی نسبت به جریان حق و باطل 188
- عزّتِ باطل ستیزان 191
- ذلّتِ حق ستیزان 192
- اشاره 196
- اشاره 197
- ولایت و رهبری 198
- تولّیٖ و تبرّیٖ 202
- امر به معروف و نهی از منکر 206
- عدالتخواهی 210
- باطل ستیزی 213
- جهاد 216
- آزمون 221
- اصلاح 223
- پیروزی خون بر شمشیر 226
- الگوگیری 229
- تدبیر و برنامه ریزی 235
- اصول انسانی و جنگ 238
- بصیرت 241
- هر روز عاشورا 245
- پیام رسانی 248
- یاد و گرامیداشت 251
- اشاره 257
- اشاره 258
- احیاگری 260
- احیای کتاب و سنّت 261
- حمایت از دین 263
- حمایت از حق 265
- احیای شعائر دین 267
- نماز 269
- هجرت 272
- احیای عاشورا 275
- زیارت کربلا 279
- اشاره 285
- اشاره 286
- حضور سیاسی زنان در جامعه 289
- مشارکت در جهاد 290
- پای بندی به حجاب و عفاف 294
- شهید پروری 298
بیان حقایق و رسواگری دشمن زمینه و مجالی می یافت به روشنگری می پرداخت. در بدو ورود به شام، پیرمردی که با تبلیغات حکومت یزید، نسبت به اسرا بدبین شده بود، به آن حضرت دشنام داد و گفت:
خدا را شکر که شماها را کشت و امیر را بر شما مسلّط ساخت.
حضرت با یک سؤال، ذهن او را روشن کرد: از او که آیا آیۀ «مودتِ ذوی القربی» و «آیۀ تطهیر» را خوانده است؟ و او جواب داد: آری، فرمود: ما همان ذوی القربی هستیم. همان خاندانیم که آیۀ تطهیر دربارۀ ما نازل شده است. پیرمرد لرزید و شرمنده شد و خود را به پای امام افکند و اشک ریزان می گفت: «برائت می جویم از کسانی که شما را کشتند...»(1)
هنگام ورود به مدینه نیز، وقتی همه جمع شدند تا از زبان این گزارشگر امین و صادق، آنچه را بر عترت پیامبر گذشته است بشنوند، امام سجاد علیه السلام پس از حمد و ثنای الهی فرمود:
ای مردم! خداوند ما را با مصیبت های بزرگی آزمود و رخنه ای بزرگ در اسلام پیش آمد. ابا عبدالله الحسین علیه السلام و عترت او را کشتند، زنان و دخترانش را به اسارت بردند، سر مطهّر او را بر فراز نیزه شهر به شهر گرداندند، و هیچ لطمه و داغی بزرگ تر از این نیست.!(2)
سخنرانی های حضرت زینب و حضرت ام کلثوم نیز همین محتوا و جهت گیری دارا بود. بیان مظلومیّت های اهل بیت، به ویژه آنچه در کربلا اتفاق افتاده است، پیوسته موجب خشم و نارضایی ستمگران اموی و
1- (1) - حیاه الامام زین العابدین علیه السلام، ص 173.
2- (2) - همان، ص 183.