احسان راهی به سوی خوشبختی صفحه 126

صفحه 126

یعنی امام سجاد علیه السلام شخصیتی بودند که در عمرشان هیچگاه نه نگفتند، جز در تشهد. چون «لا إله» در «لا إله الا الله، واجب است. باید بت ها را انکار کرد. اگر تشهد واجب نبود که بگویند «لا إله إلا الله» هیچ گاه «لا» بر زبان جاری نمی کرد.

حتی وقتی دشمنان به ایشان پناهنده می شدند، به دشمن پناه می دادند. بعد از واقعه کربلا در مدینه انقلابی شد. عده ای به خون خواهی امام حسین علیه السلام حرکت کردند. مروان که دشمن ترین افراد بود، خانواده اش را در پناه امام سجاد علیه السلام قرار داد. امام سجاد علیه السلام چهل خانوار را پناه دادند و از آنها حمایت کردند. تا جایی که مشروع بود، حتی دشمنان را هم رد نمی کردند. متوکل عباسی سرطان گرفت. مادرش به امام هادی علیه السلام متوسل شد که پسرم بیماری لاعلاجی گرفته است. حضرت دارویی را معرفی کردند و گفتند به او بدهید تا خوب بشود. بعد هم مادرش هدایایی برای امام هادی فرستاد. یعنی حتی نسبت به بدترین خلق هم بنا این بوده که رد نکنند.

بخشش به دشمن در میدان جنگ

امیرالمؤمنین علیه السلام با کفار و مشرکین در جهاد بودند. مشرکی که در مقابل حضرت بود و با ایشان می جنگید، نگاهش به شمشیر حضرت افتاد. دید خیلی برنده و خوب است. به حضرت گفت: می شود این شمشیرت را به من بدهی؟

حضرت چون به خود اطمینان داشتند، شمشیر را برای او پرتاب کردند. او منقلب شد. به پای حضرت امیر افتاد و مسلمان شد. گفت: این اصلا با آداب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه