- پیشگفتار 1
- اشاره 3
- دو وصیت از امیرالمؤمنین علیه السلام 5
- از ویژگیهای اهل تقوا 7
- شتاب به سوی آمرزش 7
- گستره بهشت و جهنم 8
- بهشت پرهیزکاران 9
- نشانه های اهل تقوا 10
- رعایت انصاف 12
- حزن و شادی مؤمن 12
- خوش رویی 14
- اشاره 15
- رهایی از بخل 17
- قرب و بعد 18
- ننگ بخل 19
- بخل و بداخلاقی 19
- رابطه بخل و ایمان 20
- سرچشمه بدی ها 21
- آتش بخل 22
- مضایقه از آب 23
- بخل قوم لوط 24
- کافر سخاوتمند و مؤمن بخیل 24
- ورود به بهشت ممنوع! 25
- گریه بخیل 26
- محرومیت بخیل 27
- اشاره 29
- آزمون هابیل و قابیل 33
- بخل ثعلبه 35
- بخل قارونی 37
- کوتاهی در پرداخت حقوق مالی 38
- وصی خود باش! 40
- اشاره 43
- سخاوت نجاتبخش 45
- سبک شدن عذاب 46
- سخاوتمند و آتش دوزخ 47
- محبوبیت سخاوتمند 48
- صدقه نجاتبخش 49
- مفضل در کوفه 50
- هموار کننده راه ایمان 53
- سخاوت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی 54
- اشاره 57
- اثر وضعی احسان 60
- سخاوت سامری 61
- خساست و سخاوت 62
- مسیر آسانی 64
- پاداشی افزون 66
- گذشت از گناه سخاوتمند 67
- اشاره 69
- نزول سوره «هل اتی» 72
- اخلاص در انفاق 73
- ایثار امیرالمؤمنین علیه السلام 75
- سخاوت در کربلا 77
- بهترین دست ها 78
- تجلی توحید در عاشورا 79
- پیر مغان 80
- فدائیان راه خدا 82
- پیام بزرگ عاشورا 84
- جوششی تا به هنگام ظهور 84
- اشاره 87
- گشایش درهای فقر 90
- بدون واسطه از خدا 91
- حفظ آبرو و عزت 93
- رزق مقدر 94
- ثروتمند سخی و فقیر قانع 95
- 1) رو نزدن به خلق 97
- اشاره 97
- وصیتهای مرحوم قاضی 97
- 2) توسل به اهل بیت علیهم السلام 98
- 3) پرهیز از رنجاندن دیگران 99
- سخت تر از آتش نمرود 99
- ضمانت بهشت 100
- آثار فقر 100
- پلی به سوی بی نیازی 101
- بی نیاز از عبدالکریم 104
- توکل و اعتماد به خدا 105
- درخواست از محتاج 106
- سیره حضرت ابراهیم علیه السلام 107
- اشاره 108
- در برابر نیازمندان 110
- اشاره 110
- 1) افراد تحت تکفل 111
- اشاره 111
- اولویت در انفاق 112
- 2)بستگان و دوستان نیازمند 113
- 3) سائلان صادق 115
- 4)سائلان غیر نیازمند 117
- دروغ سائلان و عذر اغنیا 118
- اشاره 120
- پشتیبانی فقرا 122
- مطالبه حقوق 123
- مراعات حقوق نیازمندان 124
- پناه دادن به دشمنان 125
- مراقبت از آبروی خود 125
- بخشش به دشمن در میدان جنگ 126
- سیره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 127
- کمک های اهل بیت علیهم السلام 129
- سیره بزرگان 130
- شیخ زین العابدین مازندرانی 131
- منزلت ابن فهد حلی 131
- احسان فوق العاده آیت الله بروجردی 132
- اتفاق آبرو 133
- اشاره 134
- فرشتگان سائل 137
- امانتداران قیامت 138
- منزلت فقرای صابر 139
- عذرخواهی خداوند 140
- چرا خداوند ما را رد می کند؟! 141
- پیوند با فقرا 144
- نیکی به خود 145
- مالی که صرف خیر نشود 146
- اشاره 148
- انفاق با مال حرام 151
- احسان باطل 153
- انفاق پنهانی 155
- تکلف در انفاق 157
- انفاق آسان 158
- لذت ماندگار 159
- رعایت عزت نفس اشخاص 161
- انفاق نظام مند 162
- بالاترین انفاق 163
- اهمیت واجبات 164
- آثار و برکات پرداخت خمس 166
- در معرض دعای امام زمان علیه السلام 169
- وفای به عهد 170
- اهتمام به واجبات الهی 171
- ترس از مرگ 173
- پیوند با اهل بیت علیه السلام 173
- اشاره 176
- کلید رزق 179
- انفاق در همه حال همچنین می فرمایند: 180
- آزمون با فقر و غنا 181
- باور به وعده های الهی 184
- 2) دوری از شیطان 184
- 3) از میان برنده بدی ها 185
- 4) دفع نحوست 185
- 5) دفع بلا 186
- 6) بهبود بیماران 187
- 7) جذب دلها 188
- 8) آمرزش گناهان 188
- 10)اجابت دعا 189
- 9)ورود به بهشت 189
- دستی برای دریافت و دستی برای پرداخت 190
- اشاره 192
- قرض الحسنه 194
- پاداش قرض الحسنه 196
- مهلت پرداخت 197
- حل اختلاف 199
- انفاق های فرهنگی 200
- انفاق هایی که پذیرفته شد 201
- تنوع صدقات 203
- واسطه در خیر 204
- گشاده رویی 204
- وقف 205
- کمک کردن به افراد ناتوان 206
- احسان به نزدیکان 207
- صدقه برای اموات 208
- اشاره 212
- عفو بزرگ پیامبران صلی الله علیه و آله وسلم 216
- حسن ظن به خدا و اولیای الهی 218
- بخشش یوسف 219
- پیامبر در احد 221
- گذشت خداوند 221
- آموزگار آسان گیر 223
- امام مجتبی علیه السلام در برابر مرد شامی 224
- اشاره 228
بندهای ایمان با بخل و خساست جمع نمی شود.
اگر ایمان باشد، باید سخاوت هم باشد. اگر بخل و شح و خساست آمد، ایمان می رود. این ها قابل جمع نیستند. بنابراین، کسی که مؤمن است باید سخی باشد، یعنی سخاوت یکی از علائم ایمان است. بخل ریشه ایمان را می زند و کفر در انسان ایجاد می کند.
سرچشمه بدی ها
امیر المؤمنین درباره بخل تعبیر سنگین و عجیبی دارند. می فرمایند:
الْبُخْلُ جَامعٌ لِمَسَاوِیءِ الْعُیُوبِ، وَهُوَ زِمَامٌ یُقَادُ بهِ إِلَی کُلِّ سُوءٍ؛(1)
بخل گردآورنده همه بدیها و زشتی هاست و مهار و لگامی است که انسان با آن به سوی هر بدی کشیده می شود.
بخل فقط یک گناه نیست. یک رذیله خاص نیست، بلکه رذیلهای است که جامع همه بدی هاست. آدم بخیل دریغ می کند به دیگران چیزی بدهد. خمس نمی دهد. زکات نمی دهد. صله رحم نمی کند. احسان و انفاق نمی کند. به خودش نمی رسد. به دیگران هم نمی رسد. یعنی حق دیگران را پامال می کند. حریص می شود. و فقط در پی این است که حق دیگران را بچاپد.
بخل، جمع کننده تمام عیبها و بدیها و زشتی هاست. بخل یک زمام و دهنه و افسار به گردن انسان است و او را به سوی بدیها می کشاند. بسیاری از آنهایی که جنایت انجام می دهند، به خاطر بخل است. به خاطر این است که
1- 1. نهج البلاغه، حکمت 378؛ بحارالانوار، ج 70، ص 307.