احسان راهی به سوی خوشبختی صفحه 216

صفحه 216

پیامبر مهر

خلق و خوی پیغمبر جذابیت عجیبی داشته است. افرادی از راه دور می آمدند و از پشت دیوار با صدای بلند اسم پیامبر را می آوردند، ولی پیغمبر تحمل می کردند. آیه نازل شد که پیغمبر را با اسم صدا نزنید، داد نزنید.

گاهی کسی می آمد و سرش را بر زانوی پیغمبر می گذاشت و دراز می کشید و می گفت: یا محمد، برای من قصه بگو. ما با نزدیکانمان نمی توانیم این طور رفتار کنیم. این قدر پیامبر ما صبور و مهربان بودند! اگر پیغمبر می خواستند هیبت خود را ظاهر کنند، هیچ کس جرئت نمی کرد به ایشان نزدیک شود. پیغمبر خدا خود را تنزل می دادند.

احمد ار بگشاید آن پر جلی

تا ابد مدهوش ماند جبرئیل

اعرابی به کسی می گفتند که بادیه نشین و فرهنگ و ادب تمدن شهری را مراعات نمی کرد. می آمد و به پیامبر می گفت: برای من قصه بگو تا سرگرم شوم. پیامبر هم با کمال ادب و مهربانی و بردباری و حلم و صبوری، برایش قصه می گفتند تا خوابش ببرد.

عفو بزرگ پیامبران صلی الله علیه و آله وسلم

یکی از بزرگترین کارهایی که پیامبر کردند، عفو و گذشت آن حضرت نسبت به افرادی بود که به ایشان اذیت و آزار رساندند. مردم مکه در اذیت پیامبر کم نگذاشتند. از زمانی که آن حضرت به پیامبری مبعوث شدند و دعوت خود را ظاهر کردند، هر نوع خشونتی را توانستند در حق ایشان اعمال

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه