حدیث اشک صفحه 36

صفحه 36

گذشته از این، روح یاغیگری در برخی از قبایل عرب زنده شده و می خواستند به عناوین گوناگون از زیر چتر حکومت اسلامی بیرون آیند تا از هر نوع پرداخت زکات و غیره خود داری کنند.

در چنین شرایط خاص و سرنوشت ساز، امام چاره ای جز

مماشات با کودتا گران و اغماض از بیعتی که با او در سرزمین غدیر انجام گرفته بود، نداشت و اگر بر حفظ حق مسلم خود اصرار می ورزید چه بسا منویات حزب نفاق و دشمن خارجی جامه ی عمل می پوشید، لذا ناچار شد در مقابل قانون شکنی ها و خلاف کاری ها مماشات کند و جلو فتنه ی بزرگی را بگیرد. چنانچه خود امیرمومنان در سخنانش به این نکته اشاره دارد:

فامسکتُ یدی حتّی رأیتُ راجعهَ الناس قد رجعتْ عن الإسلامِ یدعون إلی مَحْقِ دینِ محمّد صَلَیّ اللَّهُ عَلَیْه و اله وَ سَلَمَ فخشیتُ إن لم أنصُر الإسلامُ و أهلَه أن أری فیه ثلماً أو هدماً تکون المصیبه به علیَّ أعظم من فوت ولایتکم الّتی إنّما هی متاع أیام قلائل. (?)

دست بر روی دست گذاردم تا این که به چشم خود دیدم گروهی از اسلام بازگشته و می خواهند دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم را نابود سازند، در اینجا بود که ترسیدم اگر اسلام و مسلمانان را یاری نکنم باید شاهد نابودی و حکومت چند روزه بر شما مهمتر بوده و هست.

نشستی در سقیفه

هنوز جسد مطهّر پیامبر گرامی بر روی زمین قرار داشت و مراسم تغسیل و تکفین آغاز نشده بود و یاران رسول خدا در محل دفن او گفتگو می کردند و چشمها گریان و خردها حیران بود که ناگهان دو نفر به نامهای: معن بن عُدیّ و عُدیم بن ساعده، از سقیفه بنی ساعده خبر آوردند که انصار گرد هم آمده و می خواهند با سعد بن عباده به عنوان خلیفه ی رسول خدا بیعت کنند! این خبر را آهسته به ابی بکر گفتند و او همراه عمر و

ابوعبیده، بدون اینکه کسی را از هدف خود آگاه سازد، رهسپار محل اجتماع انصار شد. آنان موقعی به سقیفه رسیدند که سعد بن عباده، رئیس قبیله ی خزرج، مشغول سخنرانی بود و خدمات انصار را به اسلام، یادآور می شد.

تشریح سرگذشت سقیفه و آن که چگونه یک اقلیت کوچک که از سه نفر و بنا به نقلی از پنج نفر تجاوز نمی کرد پیروز شدند، مفصل و گسترده است و در این مقاله جای بازگویی آن نیست. سرانجام نتیجه این شد که رئیس قبیله اوس از انصار برای ناکام گذاردن خزرجیان با ابوبکر بیعت کرد و در پی این امر، اقلیت ناچیز مهاجرین حاضر در سقیفه، به همین اندازه اکتفا کرده و سقیفه را به عزم مسجد ترک گفتند و در نیمه راه مسجد به بیعت گیری از افراد مشغول شدند و آنچه از خاطره ها و یادها محو شد، جنازه ی پیامبر و مراسم دفن و کفن و نماز بر آن حضرت بود!

امیرمومنان علیه السلام همراه عباس و گروهی از بنی هاشم و مهاجر، پیکر مطهر پیامبر را به خاک سپردند و خود و عده ای از علاقه مندان، شاهد صحنه ی بیعت گیری ها و مقام خواهی های گروه اقلیت بودند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه