- پیشگفتار 1
- مقدمه 7
- بررسی مفهوم شهادت و شهادت طلبی 12
- تاریخچه و انگیزههای شهادت طلبی در ادیان و فرهنگها 17
- شهادت طلبی در آیین یهود 19
- شهادت طلبی در مسیحیت و غرب 21
- شوالیه گری در غرب 25
- شهادت طلبی در فرهنگ ژاپن 26
- شهادت طلبی در آیین شینتو 26
- شهادت طلبی در تاریخ معاصر ژاپن 28
- شهادت طلبی در ایران 29
- شهادت طلبی تا قبل از انقلاب اسلامی 32
- شهادت طلبی در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 35
- تاریخچه و نمونههای شهادت طلبی در اسلام 37
- اشاره 37
- نمونههای شهادت طلبی بعد از پیامبر تا قیام عاشورا 38
- جلوههای شهادت طلبی در کربلا و پیامدهای آن 40
- شهادت طلبی از دیدگاه جامعه شناسی 44
- کارکرد گرایی 45
- نظریه دورکیم درباره شهادت طلبی 47
- نمونه شناسی (تیپولوژی خودکشی در تئوری دورکیم) 51
- دیدگاه مرتن 55
- نظریه «ستیز» (تضاد) 59
- دیدگاه «تفهمی» (تفسیرگرایی) 64
- مارکس وبر (1864 - 1920) 65
- انواع کنش از نظر ماکس وبر 68
- دیدگاه مبادله 73
- شهادت طلبی از دیدگاه روانشناسی اجتماعی 78
- اشاره 80
- نظریه مازلو 80
- نظریه سلسله مراتب نیازها 81
- سلسله مراتب نیازها 82
- خودشکوفایی و ویژگیهای افراد خودشکوفا 82
- فوق انگیزشها 86
- ارزشهای بودن یا «ارزشهای B» و ارتباطشان با فوق انگیزشها 87
- دیدگاه فروید 90
- دیدگاههای مربوط به خشونت 91
- شهادت طلبی در قرآن و سنت 96
- شهادت طلبی از نظر سنت 100
- انگیزههای شهادت طلبی از نظر پیامبر اکرم 100
- شهادت طلبی از دیدگاه امام علی 102
- شهادت طلبی از دیدگاه اندیشمندان مسلمان 109
- شهادت طلبی از دیدگاه دکتر شریعتی 112
- شهادت طلبی از دیدگاه استاد مطهری 115
- شهادت طلبی از دیدگاه امام خمینی 118
- ارتباط شهادت طلبی با برخی از مفاهیم 124
- ارتباط شهادت طلبی و عرفان 127
- رابطه شهادت طلبی و اخلاق 133
- رابطه شهادت طلبی با انگیزههای معنوی 135
- رابطه شهادت طلبی با جهاد 136
- رابطه شهادت طلبی و اصلاح طلبی (امر به معروف و نهی از منکر) 139
- رابطه شهادت طلبی و تساهل و خشونت 141
- رابطه شهادت طلبی با ارزشها 145
- رابطه شهادت طلبی و خودکشی 147
- نظریه همبستگی معنوی 150
- بررسی انگیزههای شهادت طلبی شهیدان دفاع مقدس در یک نمونه آماری 157
- بررسی متغیرها و مقولات تحقیق در جامعه آماری 162
- پاورقی 167
فوق انگیزشها
از نظر مازلو این انگیزشها در زندگی افراد خودشکوفا مطرح میشود. مازلو معتقد است اینها را میتوان با ارزشهای بودن خلاصه کرد. او معتقد است «انسان همیشه در پی یافتن موهبتهای بالاتر است و این فرایند بیپایان تا ابد ادامه مییابد. نیازهای سطح عالی نسبت به کمال، عدالت، زیبایی، حقیقت و نظایر آن از نظر او نیازهای خودخواهانه نیست بلکه شکایت و خواستهای غیر شخصی و فلسفی و انسان دوستانه است.» [87] .
او معتقد است افراد خودشکوفا (افراد بالیدهتر و انسانهای کاملتر) به طرق والاتر دیگری بر انگیخته میشوند که بایستی آنها را «فوق انگیزش» نامید. افراد خودشکوفا به نوعی به وظیفه، هنر، رسالت، کار محبوب بیرون از خودشان دلبستهاند. آنها به مفهوم «خیرات» اعتقاد دارند. خیرات به مفهوم مذهبی آن به مفهوم قربانی کردن خود برای تکلیفی خاص، آرمانی خارج از خود و بزرگتر از خود. تکلیفهایی که آنها به آن وابسته هستند به نظر میرسد که به مثابه تجسم یا تبلور ارزشهای درونی آنها قابل طرح باشند.آنها این تکالیف را دوست دارند زیرا در برگیرنده ارزشهای اساسی یا «ارزشهای B» هستند. «ارزشهای بودن یا فوق انگیزهها دیگر فقط درون روانی یا ارگانیزمی نیستند. آنها به یک اندازه درونی و بیرونی هستند. فوق نیازها مادامی که هم درونی باشند و هم با ارزشهای خارج فرد ارتباط داشته باشند، هر یک هم محرک و هم پاسخ یکدیگر میباشند. آنها به سمت غیرقابل متمایز شدن، یعنی به سمت همجوشی رو میکنند.» [88] .
از این دیدگاه همانند سازی فرد با ملی گرائی و وطنپرستی یا با فرهنگ خود الزاما چیزی از همانندسازی و وطنپرستی جامعتر و والاتر او با نوع بشر یا نسبت به ملل متحد نمیکاهد.
«انسان خودشکوفا تلاش میکند وحدتی نسبی در ورای تفاوتهای ظاهری، تمایلات خاصی در فرهنگهای مختلف برقرار کند. یقینا در هر فرهنگ خاص محتوای انگیزشی آگاهانه یک فرد معمولا تا حد زیادی با محتوای انگیزشی آگاهانه یک فرد در جامعهای دیگر تفاوت دارد.
اما با این وجود میتوان به یک نکته اشتراک نهاییتر و کلیتر پی برد و این برداشتی از