وعده های الهی به صابران 1: (باورهای آرام بخش) صفحه 20

صفحه 20

امانتی که به صاحبش بازگشت

مادر، این فرزند را به پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم هدیه داد. فرزند دیگری داشت که آن فرزند بیمار شد. بیماری او شدت گرفت و در یک بعد از ظهری از دنیا رفت.

شب که شوهرش ابو طلحه می خواست به خانه بیاید، به کسانی که در خانه بودند گفت: نگذارید متوجه شود که این بچه از دنیا رفته است. چه فایده ای دارد خبردار شود. خسته به خانه آمده، فردا به او خبر می دهیم.

آن شب این پدر، خبردار نشد. فردا به او گفت: اگر دیگران به ما امانتی بدهند چه می کنیم؟ تحویل می دهیم؟ گفت: چرا تحویل ندهیم؟ گفت: فرزند ما امانت الهی بود که خدا از ما گرفت.

ابو طلحه گفت: تو مادر هستی. اگر مادر این چنین صبر کند، من حرفی نمی توانم بزنم. تحمل کرد.

به محضر پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم رسید. وقتی برای حضرت گفت که یک مادر داغ فرزند می بیند، ولی از پدر مخفی می کند تا یک شب را پدر با آسایش به صبح برساند. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دعا فرمودند.(1)

خداوند فرزندی دیگر به این ها عنایت کرد. روزی که به دنیا آمد، او را خدمت پیامبر بردند. پیامبر او را عبد الله نامیدند. این عبدالله از اصحاب بسیار باوفای امیر مؤمنان علی علیه السلام شد و خداوند نسل با برکت و خوبی به او عنایت کرد. همه معلم قرآن، قاری قرآن. ما باید باور کنیم که خدای حکیم و عادل هر مصیبتی که به ما رسید جبران می کند.


1- مسکن الفؤاد، ص 67، بحارالانوار، ج 79، ص 150.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه