صبر از دیدگاه اسلام (مجموعه سخنرانیهای استاد حسین انصاریان) صفحه 181

صفحه 181

است ؛ «مصلح ، مصلحون ، اصلح ، اصلحوا و اصلاحاً » که البته در اینجا پروردگار عالم ، خود ریشه «صلاح» را ذکر می کند و مشتقاتش را نیاورده است.

وقتی پای ریشه لغت در میان باشد ، تمام جوانب این حقیقت در ریشه نمود و تجلی دارد. دیگر نیازی نیست که دنبال مشتقات آن بگردیم. شما کلمات و الفاظ این حدیث قدسی را ببینید که چقدر پربار است.

کلمه «أغبط » و کلمه «عندی » عجیب و مورد توجه است که می فرماید : نزد خود من ، کاری به کار جهانیان ندارم که در حق او چه نظر و نگاهی دارند ، هر نظر و نگاهی می خواهند داشته باشند ، مثبت یا منفی.

دیگری لغت «اولیاء » است. تمام این ها مربوط به انسان است. حال معنای این کلمات زیبا که البته به قدری بار این کلمات از نظر معنوی سنگین است که اگر با اجمال معنی شود ، آن چیزی که انسان می خواهد ، نصیبش نمی شود.

نیکوترین مسأله در اینجا مسأله حال است ، که البته این حال ، حال فرشتگان است ، چون آن موجودی که زمینی است ، اصلاً در این فضا قرار نمی گیرد.

نیکوحال ترین عاشقان ، دوستان و محبانم ؛ پروردگار در اینجا کلمه «اولیاء » را به «یای نسبت» وصل کرده است. معلوم می شود این ها نسبت به پروردگار عالم از معرفت جامع و شناخت لازم برخوردار هستند.

اگر کسی او را نشناسد و نسبت به او معرفت نداشته باشد ، عاشق نمی شود.

عشق به امر مجهول ، محال است. فشار شدیدی به من بیاورند که آن کسی که نمی شناسی و او را ندیده ای ، حتما عاشق او شو. اصلاً دل در این زمینه قدمی

برنمی دارد ، عاشق چه کسی بشود ؟

انسان چیزی را که می خواهد عاشق شود ، یا باید با چشم سر ببیند ، یا با چشم عقل درک کند و یا با قلب احساس کند. در زمینه خدا ، چشم کاره ای نیست ، آنچه در عاشقان خدا حرف اول را می زند ، عقل و قلب است. عقل به دنبال «علم بالله» رفته ، خدا را یافته وشکی ندارد، قلب نیز او را احساس کرده ، لذا از اولیا شده است.

بنده مؤمن واقعی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه