عزت حسینی صفحه 12

صفحه 12

خلاصه

بنابراین امام حسین (ع) عزت نفس خود را تا دم مرگ حفظ نمود و دست به بیعت با ظلم نداد. اگر به بیعت در مجلس ولید تن نداد خیلی مهم نبود، زیرا عوامل و شرایط موجود، امام را در آن مجلس در مضیقه به تمام معنا نگذاشت چرا که شهر مدینه وطن خودش بود و یاران پیامبر کم و بیش وجود داشتند و مخالفین یزید با حسین همراه بودند و آل هاشم دسته جمعی منتظر فرمان امام، دم ِ در مجلس ولید ایستاده بودند.می توان گفت که قوای امام از تاکتیک ولید کم نبود و تازه پیشنهاد ولید تنها بیعت و پذیرفتن خلافت یزید بود و از پذیرش اطاعت ابن زیاد سخنی در بین نبود.اما از مطالعه تاریخ قیام امام معلوم می شود که پس از محاصره حضرت، مسئله ای که مطرح بوده این است که خلافت یزید را بپذیرد و دیگر آن که ذلیلانه و خاضعانه تسلیم ابن زیاد گردد.امام در یکی از خطبه های روز عاشورا به این مطلب اشاره فرمود: «الا و ان الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السّلّه و الذّلّه و هیهات منا الذله؛ابن زیاد مرا بین دو امر ناچار کرده است: یا شمشیر کشیدن و جنگ کردن و یا قبول ذلت، محال است از ما ذلت و خداوند آن را برای پیامبر و مؤمنین روا ندانسته است.»در این خطبه

از خلافت یزید حرفی مطرح نیست، آنچه مطرح است این که باید حسین بدون قید و شرط تسلیم ابن زیاد گردد و معلوم نبود که او با امام چه رفتاری می کرد.حسین عزیز، عزت نفس خود را حفظ کرد، چون خداوند به مؤمنین اجازه ذلت را نداده است، به علاوه این که شرافت ذاتی و عظمت خانواده حسین (ع) چنین اجازه ای رانمی داد. «حجور طابت و انوف حمیه و نفوس آبیه.»این استقامت و حفظ عزت نفس در مراحل اخیر مبارزه امام بیشتر تجلی کرد گو مقاومت حسین در مقابل دستگاه دیکتاتوری یزید در همه مراحل مردانه و شجاعانه بود،ولیکن این عظمت روحی از صبح عاشورا تا وقت شهادتش حیرت انگیز و بهت آور است مبالغه هیچ قلم ِ توانا و زبان ِ گویایی نمی تواند آن را آن چنان که هست تحریر و تقریر نماید:آن گاه که حسین بن علی در محاصره شدید نیروهای مسلّح ابن زیاد قرار گرفته وسپاه متجاوز آمده بود که با یک حمله کار آن حضرت را یکسره کند.آن گاه که برق شمشیرهای هزاران نظامی مسلح دشمن، چشم ها را خیره کرده ودل ها را می لرزاند.آن گاه که سوز تشنگی سراپای وجود امام را می گداخت و جهان در چشمش تیره و تار شده بود، آن گاه که زنان و کودکان امام در خیمه ها منقلب و پریشان و در حال سوز و گداز به سر می بردند.آن گاه که خاندان آن حضرت در حال بلاتکلیفی و نگرانی از آینده و در انتظاراسارت دقیقه شماری می کردند و آن گاه که ناله های جانسوز زنان و کودکان تشنه و سرگردان قلب پر مهر حسین را می لرزاند و جگرش را چاک می زد. امام در چنین اوضاع وحشت زا و احوال کوبنده که هر پهلوان مرد

افکنی را بیچاره می کند و در چنین عرصه پرمحنتی که شیردلان را به زانو در می آورد و در میان چنین طوفانی بلایی که هر ناخدایی زبردست، خود را گم می کند، فرمود «هیهات منا الذله؛ما هرگز ذلت را نمی پذیریم.»و می فرمود: «لا اعطینهم بیدی اعطاء الذلیل؛ من دست ذلت به اینان نمی دهم.»قوام مکتب عشق است از قیام حسین سرور سینه اهل ولاست نام حسین قیام کربلا داده درس آزادی به هر که پیشه خود می کند مرام حسین ز اقتدار یداللهی اش به عاشورا زمین واقعه لرزید زیر گام حسین یکی نبود در آن لحظه های جان دادن رساند آب ز راه وفا به کام حسین به شام حادثه جز شعله های دامن سوز یکی نبود خبر گیرد از خیام حسین کمیل در حرم عشق دوست محرم شو بنوش جرعه قالوا بلا ز جام حسین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه