عزت طلبی در نهضت امام حسین علیه السلام صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

اگر بخواهیم تجلی صفت کمال در زندگی هر امام را به عنوان لقب آن حضرت برگزینیم، باید امام حسین (ع) را «حسین عزیز» بنامیم. عنصر «عزت» آنچنان در قیام امام حسین (ع) حضور دارد که می توان آن را به عنوان یک ملاک و اصلی کلّی در نظر گرفته و گزارش های مورخان درباره این نهضت را با این ترازو سنجید و هر گزارشی را که کمترین شائبه ذلت در آن باشد مردود شمرد. متأسفانه به علت رواج نوعی کج فهمی در میان گروههایی از پیروان آن حضرت در طول تاریخ، ارائه چهره ای رقت بار، حزن انگیز و گریه آور از نهضت عاشورا، اصل قرار گرفته و در این راستا از جعل و تحریف در وقایع این نهضت و ترسیم چهره ذلیلانه از آن روی گردان نشده است. نویسنده در این مقاله با تبیین مفهوم عزت و نشان دادن آن در کلام و مرام امام حسین (ع) خاندان و اصحاب به نقد گزارش های مخالف عزت در نهضت کربلا می پردازد.پژوهشگر نهضت حسینی با مطالعه منابع معتبر درباره آن، چنان آن را با عنصر عزّت قرین می بیند که ناخودآگاه با شنیدن نام کربلای حسین (ع) عزت و افتخار در ذهن او تداعی می شود. و هرگاه قدم را از نهضت فراتر گذاشته و به بررسی سیره آن حضرت (ع) در سرتاسر زندگی اش بپردازد، به وضوح شاهد حضور این عنصر در سرتاسر زندگی آن بزرگوار می باشد. به گونه ای که اگربخواهیم تجلّی صفت کمال در زندگی هر امام (ع) را به عنوان لقب آن حضرت (ع) برگزینیم، شاید مناسب ترین گزینه درباره امام حسین (ع) آن

است که آن حضرت (ع) را «حسین عزیز» بنامیم. جالب آن است که این عنصر در نهضت حسینی همانند یک میدان مغناطیسی قوی عمل کرده، و اطرافیان آن حضرت (ع) همچون اصحاب و خویشان آن بزرگوار را نیز در شعاع عمل خود قرار داده است. جالب تر آنکه محدوده زمانی این عنصر به حیات ظاهری آن حضرت (ع) محدود نگشته بلکه دوران پس از شهادت، یعنی دوره اسارت اهل بیت آن حضرت (ع) را نیز در برگرفته است تا آنجا که مَثَل معروف «شیر در زنجیر» در مقابل این عزیزان اسیر رنگ می بازد. نکته دیگر آنکه نه تنها این عنصر در سرتاسر اعمال و رفتارهای قهرمانان نهضت حسینی پرتو افکنده است، بلکه شاهد نوعی تعمّد در نشان دادن حضور این عنصر از سوی آن بزرگواران می باشیم که بخشی از آن در گفتار آنها نیز تجلی کرده است که از آن جمله می توانیم عبارت معروف «هیهات منا الذلّه» را شاهد بیاوریم. و به طور خلاصه این عنصر چنان بر نهضت حسینی سایه افکنده است که می توانیم آن را به عنوان یک مقیاس، ملاک و اصل کلّی در نظر گرفته و گزارش های مورخان درباره این نهضت را با این ترازو بسنجیم و هر گزارشی را که کمترین شائبه ذلّت در آن باشد، مردود شمریم. اما نکته تأسف بار آن است که در حالی که می شود از این عنصر به بهترین وجه برای تبلیغ مرام حسینی و بلکه تشیع در میان همه افتخار طلبان بهره برداری گردد، اما به علت رواج نوعی کج فهمی که در میان گروه هایی از پیروان آن حضرت (ع) در طول تاریخ ایجاد شده اصل را بر

ارائه چهره ای رقّت بار و حزن انگیز و گریه آور در این نهضت قرار داده و در این راه برای رسیدن به ثواب و یا به هر منظور دیگر، از جعل و تحریف در وقایع این نهضت رویگردان نشده و نتیجه کار خود را در ارائه چهره ای ذلیلانه از امام حسین (ع) اصحاب و خاندانش مشاهده کردند هر چند ممکن است این نتیجه مقصود بالذات آنها نبوده باشد. در این چهره نمایی از نهضت حسینی امام حسین (ع)، آن مجسمه عزت تا آنجا فرود می آید که در هر لحظه و به هر بهانه در جلوی سپاه بی رحم ابن زیاد ایستاده و برای رفع عطش خود و اطرافیانش درخواست آب می نماید. و گاهی با فریاد «لشکر جگرم از تشنگی سوخت» قصد نهیب به آنها و احیاناً تحت تأثیر قرار دادن وجدان های خفته آنها را دارد. و آنگاه که هیچ طرفی از کارهای خود نمی بندد، طفل شیرخوار خود را در مقابل لشکر آورده و می گوید: «اگر به من رحم نمی کنید، لااقل به این طفل شیرخوار رحم نموده و قطره آبی به حلق او برسانید.» فریاد «العطش» دخترکان خیمه نشین چنان گوش فلک را پر نمود، که امام (ع) چاره ای جز فرستادن علمدارش برای سیراب کردن آنها نمی بیند. و بالاخره چهره زینب (س) آن شیر زن کربلا که با مرام عزیزانه خود نهضت حسینی را جلا بخشید، چهره ای خوار و ذلیل نشان داده شد، و حتی ابایی از کار برد این دو کلمه درباره آن بزرگوار دیده نمی شود. و در اینجا باید اذعان کرد که این شدّت تابناکی فروغ حسینی است که توانسته خود را از لابه لای این همه تاریکی ها

و ظلم هایی که به نام او و در راه او و به امید نیل به شفاعت او و ثواب پروردگار روا داشته شده، چهره درخشان خود را به همگان نشان داده و باز هم عزت طلبان و افتخار خواهان را جذب چهره خود نموده و آنان را عاشق و شیفته فروغ خود سازد. و راستی به جز عنوان «معجزه حسینی» چه عنوانی می تواند بیانگر این مطلب باشد؟

کلیات

واژه شناسی

عزت در لغت

اصل واژه عزّت در کلام عرب به معنای سخت، محکم و استوار بودن می باشد که همگی آنان معنای واژه صُلب می باشد. این واژه در آغاز در توصیف جمادات به کار می رفت، چنانکه می گفتند: «اَرْضٌ عزاز» [1] یعنی زمین محکم و استوار. چنانچه مشاهده می شود این معنا یک معنای ایجابی است، اما بعضی از واژه شناسان عرب بعدها این واژه را با نوعی تعریف سلبی معرفی کردند، چنانچه راغب در تعریف آن می گوید: «العزّه حاله مانعه للانسان من ان یغلب»؛ [2] .عزّت حالتی است که باعث می شود تا کسی نتواند بر انسان غلبه کند. و زجاج در تعریف عزیز می گوید: «هو الممتنع فلا یغلبه شی ء» [3] ؛ عزیز کسی است که چیزی بر او غلبه نمی کند. اما به نظر می رسد با توجه به ریشه اصلی لغوی آن واژه گزینی اثباتی در تعریف آن مناسب تر باشد، چنانچه بعضی آن را با واژه هایی چون رفعت، قوّت، غلبه و شدّت معنا کرده اند. [4] .این واژه در این معنا نوعی واژه ارزش محسوب شده و بیانگر حالت و صفتی پسندیده در یک موجود می باشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه