و در سلك محرمان راز قرار داشتهاند. در آن جا خطاب به ياران چنين شروع ميشود:
«ان علامة الزاهدين في الدنيا الراغبين في الآخرة تركهم كل خليط و خليل و رفضهم كل صاحب لا يريد ما يريدون» [13].
ميشود حدس زد كه امام در طول اين مدت يا در دورههاي مختلف يا با جمعها ي مختلف دو سه نوع بيان و تعليمات داشتهاند. بعضي آن طورند و بعضي اين طور، در بعضي اشاره به دستگاه حاكم و طواغيت زمان ميكند و در بعضي ديگر فقط به كليات و مسائل اسلامي اكتفا شده و لا غير.
اين زندگي امام سجاد (ع) است كه در طول اين 35 سال آرام، آرام آن محيط تاريك و ظلماني را، آن مردم غافل و بيخبر را از چنگ شهوات از يك طرف، و تسلط دستگاههاي جبار از يك طرف و كمند علماء سوء وابسته به دستگاهها از يك طرف خلاص ميكند و نجات ميدهد. و مجموعا يك عده و يك مجموعهي مؤمن علاقهمند و صالحي كه بتوانند قاعدهاي بشوند براي كارهاي آينده، به وجود ميآورد. البته جزئيات زندگي آن حضرت جاي بحث چند ساعتهي جداگانهاي دارد كه بنده ساعتهاي متمادي راجع به آن صحبت كردهام و اكنون بيش از اين در بحث كنوني ما نميگنجد.
دوران امام باقر
سپس نوبت به امام باقر (ع) ميرسد در زندگي امام باقر (ع) دنبالهي