رفتم و به اين نتيجه رسيدم كه هيچ اصل و اساسي ندارد. غالبا ميرسد به ربيع حاجب كه فاسق قطعي است و از نزديكان منصور است. عجيب اين كه بعضي گفتهاند ربيع شيعه يا دوستدار اهلبيت بوده! ربيع كجا و شيعه بودن كجا؟ ربيع بن يونس نوكر مطيع و گوش به فرمان منصور است، از آن افرادي است كه از كودكي به دستگاه بنيعباس راه يافته و نوكري آنها را كرده و حاجب منصور شده و بعد هم به آنان خدمات فراواني كرده و بالاخره به وزارت رسيده است. وقتي كه منصور ميمرد، اگر ربيع نبود خلافت از دست خانوادهي منصور بيرون ميرفت و شايد به دست عموهايش ميافتاد. ربيع كه به تنهايي در بالين منصور بود وصيت نامهاي را جعل كرد به نام مهدي پسر منصور و مهدي را به خلافت رساند. فضل بن ربيع كه بعدها در دستگاه هارون و امين وزارت داشت پسر همين شخص است. اين خانواده، خانوادهاي هستند كه به وفاداري به بنيعباس معروفند و هيچ ارادتي به اهلبيت نداشتهاند و هرچه ربيع راجع به امام گفته دروغ و جعل است و هدف از آن اين بود كه حضرت را در سمعهي آن روز محيط اسلامي آدمي وانمود كند كه در برابر خليفه تذلل ميكند، تا ديگران هم تكليف خودشان را بدانند. باري، برخورد بين امام صادق و منصور خيلي تند است تا به شهادت امام صادق منتهي ميشود در سال 148.
دوران امام كاظم
دنبالهي طرح كلي در زندگي امام موسي بن جعفر (ع) فوقالعاده پرماجرا و شورانگيز است و به نظر من اوج حركت مبارزي ائمه مربوط به دوران