خیمه عفاف صفحه 15

صفحه 15

زن در اسلام، ص 20 - 34. ( 91 )

دائم مسدود واستفاده از ازدواج موقت متروک ومهجور است، مراکز فحشا و منکرات که در زمان سابق بود بر اساس رعایت موازین اسلامی تعطیل شده است قهرا فشار غریزه در افرادی که از تقوای کافی برخوردار نیستند ایجاد انفجار می کند، آنها را به زنا، لواط، آدم ربائی وقتل می کشاند وحداقل گرفتار گناه استمناء می کند. برای این که شاهدی بر این مدعا بیاورم به دو مورد اشاره می کنم: دو جنایت هولناک مورد اول: در زمانی که این جانب رئیس دادگستری قم بودم گزارش دادند بچه ای را کشته وجسدش را در پشت بام خانه یکی از افراد مورد اعتماد انداخته اند. بازپرس هوشمندی داشتم وارد صحنهء پیگیری شد. او گفت لباسهای مقتول خیس بود ونیمی از برگ یک بوته اسفند به آن چسبیده بود. پشت بام های اطراف را گشتم تا بوتهء اسفند را در کنار راه پلهء یکی از منازل پیدا کردم. معلوم شد این منزل مربوط به پیرزنی است که خود به مسافرت رفته ومنزل را به یکی از نوادگان خود که یک جوان سرباز وظیفه است سپرده، فورا وی را دستگیر کردم در بازجویی اقرار کرد که در اثر فشار شهوت با دوستم پسر بچه ای (مقتول) را فریب داده او را به داخل منزل برده وبعد از گناه لواط برای این که رسوا نشویم وی را کشته، جنازه اش را ابتدا به منبع آب انداختیم وبعد شبانه از منبع خارج کرده، بر بام یکی از همسایه ها نهادیم. مشخص شد هر دو نفر جوان مجرد وسر باز می باشند

که در اثر فشار جنسی کارشان به این جا کشید وسر انجام اعدام شدند. مورد دوم: جوانی را دستگیر کردند که با هشت دختر بچه زیر نه سال آمیزش ( 92 )

جنسی داشته است. در تحقیقات مشخص شد که در اثر فشار عزوبت در یکی از مناطق فقیر نشین قم در منازل نیمه ساز در روزهای تعطیل مثل جمعه به صورت کارگر در می آمده ودر حالی که یک ظرف خالی به دست داشته به دختر بچه ها پیشنهاد می کرده این ظرف را ببرید وقدری یخ برای من بیاورید دختران معصوم را به این بهانه فریب داده وآنها را به زیر زمین می برده وبا آنان به عنف آمیزش جنسی برقرار می کرده است. سر انجام محکوم به اعدام وبا شمشیر او را گردن زدند. من از دلسوختگان جامعه واز پیروان مذاهب اربعه می پرسم: اگر ازدواج موقت به صورت آبرومند در جامعه بود این جوانان گرفتار این جنایات می شدند؟ مشکل جامعه با هوچی گری وجوسازی وسخت گیری حل نمی شود. آنان باید در افکارشان تجدید نظر نمایند وبه فقه اهل بیت چنگ بزنند وجامعه را از باتلاق فحشا نجات دهند. من عقیده دارم سر انجام علمای حقوق ودانشمندان دلسوز ومدیران عاقل، اذعان خواهند کرد که جز فقه تشیع مشکل گشایی نخواهیم داشت. جلوگیری از هوسرانی تشریع متعه برای رفع نابسامانی های جامعه هست نه برای حرم سراسازی، هوسرانی وعیاشی مرفهان، این است که ائمهء ما با تمام صلابتی که در طریق احیای سنت نبوی داشتند ودر بیان حکم متعه تقیه نمی کردند (1)، به اصحاب خود اجازه 1. در این که ائمه

(علیهم السلام) در بیان حکم متعه زنان تقیه نمی کرده اند نگارنده اعتماد به کلام (علامه کاشف الغطا در کتاب اصل الشیعه ص 174) نمودم، ایشان فرموده: " ومن طرقنا الوثیقه عن جعفر الصادق (علیه السلام) انه کان یقول: ثلاثه لا اتقی فیهن احدا: متعه الحج ومتعه النساء والمسح علی الخفین " لکن هر چه در کتاب وسائل ومستدرک فحص کردم به این حدیث بر خورد نکردم در کتاب وسائل در باب = ( 93 )

هوسرانی نمی دادند. علی بن یقطین (یکی از وزرای هارون وبزرگان امامیه) از حضرت کاظم (علیه السلام) اجازه متعه خواست. امام (علیه السلام) فرمود تو را با نکاح متعه چه کار و حال آن که خداوند از آن بی نیازت کرده است. (1) مکروه بودن متعهء دوشیزگان محقق حلی فرموده است: " ویکره ان یتمتع ببکر، فان فعل فلا یفتضها " (مکروه است دوشیزگان را متعه کردن واگر این امر واقع شد سعی شود نزدیکی به عمل نیاید) (2). صاحب جواهر فتوای محقق را تأئید کرده ومی نویسد: این حکم شامل دختران بی پدر هم می شود وبعد برای اثبات مدعای خود به چند حدیث استدلال می کند. یکی از آنها حدیثی است از امام صادق (علیه السلام) که فرموده: " یکره للتعیب علی أهلها " (متعه دوشیزگان مکروه است چون شخصیت خانوادگی آنان زیر سؤال می رود). با توجه به آن چه در این بخش گذشت فکر می کنم جایی برای اشکال و میدانی برای سؤال وبهانه ای برای ایراد باقی نمی ماند. اشکال تراشان چون به فقه ما آشنا نیستند وبه روایات اهل بیت (علیه السلام) آگاهی ندارند

می گویند متعه عار است و گاهی نیز می گویند میدانی است برای هوسرانی وگاهی می گویند دنیا نمی پسندد و گاهی می گویند موجب سوء استفاده می شود وامثال این مطالب که با طرح بحث به شکل صحیح، تمامی این اشکال ها خود به خود بر طرف می شود. = 25 از ابواب امر بمعروف ونهی از منکر حدیث این چنین است ثلاثه لا اتقی فیهن احدا: شرب المسکر والمسح علی الخفین ومتعه الحج " (وسایل، ج 11، ص 469). 1. وسائل الشیعه، ج 14، ص 449. 2. جواهر الکلام، ج 30، ص 160.

بخش نهم : دعوت به انصاف وپیدا کردن راه اتحاد

-97

دعوت به انصاف وپیدا کردن راه اتحاد انصاف این است که متعه در زمان پیامبر تا بخشی از خلافت عمر امری مشروع ومورد قبول بوده ودلیل معتبری بر نسخ آن از طرف پیامبر (صلی الله علیه وآله) وجود ندارد. ولی در خلافت عمر این عمل ممنوع شد. دلیل آن را بعضی مشاهده فرزندی از راه متعه برای خواهر او دانسته اند وبعضی اقدام " عمرو بن حریث " را ذکر کرده اند وممکن است جریانات دیگری نیز بوده که خلیفه را عصبانی کرده وبه منع از این عمل واداشته است. با قطع نظر از این که آیا والی مسلمین بدون کارشناسی خبرگان وبه مجرد صلاح دید خود می تواند اقدام به ممنوعیت حکم شرعی کند با توجه به این که معنا ومفاد نهی حکومتی، نسخ حکم ولغو نمودن آن نیست بلکه جلوگیری از اجرای قانون برای مدت خاصی است که شرایط ویژه آن عصر حکومت را گرفتار بن بست می سازد، قهرا بعد از عوض شدن شرایط

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه