عفت کلام در قرآن صفحه 118

صفحه 118

من بفرستی بدان نیازمندم. در همین حال، یکی از دختران در حالی که با کمال عفت و حیا گام بر می داشت گفت: پدرم از تو دعوت کرد تا مزد کارت را به تو بپردازد. موسی علیه السلام اجابت کرد و ماجرای خویش را به پیرمرد (شعیب) گفت. پیرمرد به او دلداری و امنیت داد. یکی از دختران از پدر خود خواست تا او را استخدام کند؛ زیرا او را قوی و امین یافته بود. پدر نیز پیش نهاد را پذیرفت و یکی از دختران را به عقد وی درآورد.(1)

در این داستان قرآنی نکته های قابل ملاحظه ای به چشم می خورد:

1. ترسیم حیا و عفت دختران شعیب که مهم ترین ویژگی زنان است؛

2. اختلاط نداشتن زنان با مردان از جهت گفتار و رفتار؛ اگر دو دختر هر روز از چوپان ها کمک می خواستند زمینه های اختلاط و همکاری آنان... به وجود می آمد؛

3. تماشای نیرومندی حضرت موسی علیه السلام به هنگام کنار زدن افراد از دور چاه و کشیدن دلو آب. هم چنین تشخیص امانت و درستکاری او به هنگام برخورد با آن دو و همراهی با یکی از دختران تا رسیدن به خانه؛

4. پیشنهاد یکی از دخترها به پدر برای استخدام فردی امین و نیرومند و اشاره ضمنی برای ازدواج؛

5. تبیین اصل مشورت دختر و پدر (و یا نزدیکان) برای ازدواج؛ بدون رابطه های پنهانی و نامشروع.

ب) حفظ عفت و حیا در گفت و گوی زنان و مردان در فیلم ها

ب) حفظ عفت و حیا در گفت و گوی زنان و مردان در فیلم ها

حفظ حریم زن و مرد از مسلمات قرآنی است. این دستور قرآنی باید برنامه عملی تهیه کنندگان در کارهای صدا و سیما باشد و باید از تهیه


1- قصص، 21 _ 27.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه