عفت کلام در قرآن صفحه 125

صفحه 125

وقتی علّت را از آن بزرگ پرسیدند، گفت: او خوبی هایش را به من هدیه کرد. من چیزی ناقابل (خرما) در عوض آن، برایش هدیه دادم.

4. نمایش چگونگی عرضه کردن رفتارهای اجتماعی به قرآن

4. نمایش چگونگی عرضه کردن رفتارهای اجتماعی به قرآن

الف) منت گزاردن

روزی گدایی درِ خانه ای را زد. جوانی در را باز کرد. گدایی میان سال را دید که به ظاهر سالم بود. گدا از او کمک خواست و جوان پولی به وی داد و گفت: تو که از من سالم تر و نیرومندتری! در پی کاری آبرومند باش! گدا خجالت کشید و گفت: من مسافر و در راه مانده ام، می خواهم به وطنم برگردم. پدر که این ماجرا را دید، به فرزندش گفت: بهتر بود نخست حرفش را می شنیدی، سپس اگر می خواستی کمک می کردی، وگرنه با سخن مناسب عذرخواهی می کردی. مگر سخن خداوند را نشنیدی که می فرماید:

قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَهٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُها أَذًی وَ اللّهُ غَنِیٌ حَلیمٌ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ اْلأَذی. (بقره: 263 و 264)

گفتاری پسندیده و گذشت از صدقه ای که آزاری به دنبال آن باشد، بهتر است و خداوند بی نیاز و بردبار است. ای کسانی که ایمان آورده اید، صدقه های خود را با منت و آزار باطل نسازید.

ب) سرزنش و اهانت کردن

روزی صفیه (زن یهودی که پس از فتح خیبر مسلمان شد و به همسری پیامبر اسلام درآمد) نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمد. در حالی که اشک می ریخت. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از علت گریه اش پرسید، گفت: فلان همسر تو مرا با گفتن «ای یهودی زاده» سرزنش و تحقیر می کند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: چرا نگفتی پدرم هارون است و عمویم موسی علیه السلام و همسرم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه