علم و معرفت امام صفحه 244

صفحه 244

عده از فضلا از دروس عالی حوزه بهره مند می گشتند و در آن زمان کسی جز معظم له نبود. می فرمایند: همان شب در عالم رؤیا خواب دیدم که راهی پنجه شاه هستم - پنجه شاه نظرگاه امیرالمؤمنین علیه السلام در کابل مشهور است و در همان جا پدر و جد و عموی آیت الله حجت به دست جلادان عبدالرحمن خان ملعون به شهادت رسیده بودند - یک مرتبه متوجه شدم که در بین یک چاله افتاده ام و هر قدر تلاش می کنم نمی توانم بیرون بیایم، خصوصاً اینکه نگاه کردم و دیدم به سمت راست بدنم چند خرچنگ چسبیده است، یک مرتبه در همان حال

مشاهده نمودم که حضرت زهرا سلام الله علیها تشریف آوردند و خطاب به من نمودند: فرزندم! دستت را به من بده! دستم را گرفتند و خرچنگ ها را از پایم دور نمودند. در همین اثنا بیدار شدم و نگاه کردم، دیدم کاملاً شفا یافته ام و با پای خودم رفتم وضو گرفتم و نماز جماعت آن روز صبح را خود در مسجد جامع قاضی شهاب به جا آوردم.

2- شفا گرفتن آیت الله حجت از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم در مشهد

مقدس معظم له نقل فرمودند: در زمانی که در مدرسه نواب مشهد مقدس مشغول تعلیم و تدریس بودم، روز به روز نور چشمم کم و کمتر می شد تا اینکه به جایی رسید که خط کتاب و چیزی را نمی دیدم. به پزشکان آن زمان مراجعه نمودم، بعد از معاینه جواب یأس به من دادند و گفتند که: شما برای همیشه نمی توانید ببینید زیرا سیاهی چشم شما از بین رفته و عاملش را می دانستم زیرا خیلی مطالعه می نمودم و تغذیه درست و حسابی هم

نداشتم، زیرا آن زمان شهریه متداول نبود، حوزه علمیه فقط اطاق و مدرسه در اختیار ما می گذاشت؛ من، هم درس می گفتم و هم درس می گرفتم. رفقا و مدرسین به من گفتند که شما بهتر است حافظ قرآن شوید و من آن زمان قوانین الاصول می خواندم، خیلی محزون شدم، من که به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه