علم و معرفت امام صفحه 65

صفحه 65

گذشت و مقدرات و خواست خدا نسبت به او پایان یافت و اراده خدا او را به سوی محبت خود رسانید و به پایان دورانش رسید، او درگذشت و امر خدا پس از او به وی رسید، خدا امر دینش را بر گردن او نهاد و او را بر بندگانش حجت قرار داد و در بلادش سرپرست نمود و به روح خود تأییدش نمود و از علم خود به او داد و از فصل الخطاب آگاهش نمود و راز خود بدو سپرد و برای امر بزرگش (رهبری تمام مخلوق) دعوت فرمود و فضیلت بیان علمش را به او خبر داد و برای رهبری خلق منصوبش ساخت و بر اهل عالم حجتش نمود و مایه ی روشنایی اهل دین وسرپرست بندگانش کرد، او را برای امامت خلق پسندید و راز خود بدو سپرد و بر علم خویش نگهبانش کرد و حکمتش را در او نهفت و سرپرستی دینش را از او خواست و برای امر بزرگش او را طلبید و راه های روشن و احکام و حدود خویش را به او زنده کرد.

امام هم با نور درخشان و درمان مفید، هنگام سرگردانی نادانان و سخن آراستن اهل جدل، به عدالت قیام کرد در حالی که حقِ واضح و بیانی که از هر جهت نورانی بود همراه او بود و به راه مستقیمی که پدران درستکارش رفته بودند گام برداشت، پس حق چنین عالمی را جز بدبخت نادیده نگیرد و جز گمراه نا امید منکرش نشود و جز کسی که بر خدای جل و علا جری شده است، برایش کارشکنی نکند.

معرفت امام به نورانیت

ابو محمد القاسم بن العلاء رحمه الله، رفعه، عن عبد العزیز بن مسلم قال: کنّا مع الرّضا علیه السلام بمرو فاجتمعنا فی الجامع یوم الجمعه فی بدء مقدمنافأداروا أمر الامامه وذکروا کثره اختلاف النّاس فیها فدخلت علی سیدی علیه السلام فأعلمته خوض النّاس فیه، فتبسم علیه السلام ثمّ قال: یا عبدالعزیز

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه