- مقدمه استاد انصاری بویراحمدی 1
- علم غیرحقیقی 10
- اشاره 11
- ویژگی های علم حقیقی 11
- 2- با خوف و خشیت همراه است 14
- 3- با ایمان همراه است 16
- 4- علم و عمل همراه هم هستند 17
- 5- علم فطری است 18
- اشاره 21
- نقد دیدگاه منکرین 24
- 1- آیاتی که علم غیب را برای پیامبران اثبات می نماید 24
- 2- ائمه به امور غیبی آگاهی دارند 26
- 3- علم و تصرفات تکوینی انبیاء و ائمه علیهم السلام 30
- اشاره 42
- معرفت امام در گفتار امیرالمؤمنین(ع) 50
- معرفت امام در گفتار امام صادق(ع) 61
- معرفت امام به نورانیت 65
- معرفت امام بالنورانیه در گفتار امیرالمؤمنین(ع) 77
- اشاره 108
- ردّ اشکالات وهابیت 119
- علم ائمه(ع) در آیات و روایات 132
- نزول فرشتگان در شب قدر به محضر امام زمان 156
- علم امام نسبت به سایر علوم 159
- روایات مربوط به پیشگویی شهادت اهل بیت(ع) 167
- اشاره 181
- معجزات و کرامات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه طاهرین (ع) 183
- آیا وجود معجزه امکان دارد؟ 221
- اعجاز کار کیست؟ 223
- اثبات اعجاز 226
- انکار اعجاز 228
- سنخیّت لازم است 234
- فرق میان معجزه و سحر 236
- فرق اعجاز و کارهای مرتاضان 240
- 1- شفا یافتن حضرت آیت الله حجت به برکت توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها 243
- نمونه ای از معجزات معصومین (ع) 243
- 2- شفا گرفتن آیت الله حجت از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم در مشهد 244
- 3- جسارت به حضرت زهرا سلام الله علیها و معجزه آن حضرت 245
- 4- استغاثه به حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه 246
- 5- عنایت امام عصر ارواحنا فداه به مردم هزاره جات 249
- اشاره 249
- کرامت آیت الله حجت (رضوان الله علیه به نقل از نوه 251
گذشت و مقدرات و خواست خدا نسبت به او پایان یافت و اراده خدا او را به سوی محبت خود رسانید و به پایان دورانش رسید، او درگذشت و امر خدا پس از او به وی رسید، خدا امر دینش را بر گردن او نهاد و او را بر بندگانش حجت قرار داد و در بلادش سرپرست نمود و به روح خود تأییدش نمود و از علم خود به او داد و از فصل الخطاب آگاهش نمود و راز خود بدو سپرد و برای امر بزرگش (رهبری تمام مخلوق) دعوت فرمود و فضیلت بیان علمش را به او خبر داد و برای رهبری خلق منصوبش ساخت و بر اهل عالم حجتش نمود و مایه ی روشنایی اهل دین وسرپرست بندگانش کرد، او را برای امامت خلق پسندید و راز خود بدو سپرد و بر علم خویش نگهبانش کرد و حکمتش را در او نهفت و سرپرستی دینش را از او خواست و برای امر بزرگش او را طلبید و راه های روشن و احکام و حدود خویش را به او زنده کرد.
امام هم با نور درخشان و درمان مفید، هنگام سرگردانی نادانان و سخن آراستن اهل جدل، به عدالت قیام کرد در حالی که حقِ واضح و بیانی که از هر جهت نورانی بود همراه او بود و به راه مستقیمی که پدران درستکارش رفته بودند گام برداشت، پس حق چنین عالمی را جز بدبخت نادیده نگیرد و جز گمراه نا امید منکرش نشود و جز کسی که بر خدای جل و علا جری شده است، برایش کارشکنی نکند.
معرفت امام به نورانیت
ابو محمد القاسم بن العلاء رحمه الله، رفعه، عن عبد العزیز بن مسلم قال: کنّا مع الرّضا علیه السلام بمرو فاجتمعنا فی الجامع یوم الجمعه فی بدء مقدمنافأداروا أمر الامامه وذکروا کثره اختلاف النّاس فیها فدخلت علی سیدی علیه السلام فأعلمته خوض النّاس فیه، فتبسم علیه السلام ثمّ قال: یا عبدالعزیز