رابطه علم و دین در غرب صفحه 56

صفحه 56

تفکر وی را با اندکی تفاوت پذیرفتند.

آریستارخوس (310 ق.م) اولین کسی بود که مرکزیت خورشید را مطرح کرد. افلاطون و ارسطو مسألۀ مرکزیت زمین را در حد یک نظریۀ فلسفی پذیرفتند و در قرن دوم میلادی، بطلمیوس نظریۀ زمین مرکزی را به صورت یک دستگاه پیچیده و منظم کیهانی در آورد. (1)

از آن پس، این نظریه به سبب هم آهنگی با کتاب مقدس از سوی کلیسا پذیرفته شد و تا پانزده قرن بر فکر بشر حاکم بود.

سیزده قرن پس از بطلمیوس، کپرنیک (1473 - 1543 م) مسألۀ خورشید مرکزی را مطرح کرد. در پی او کپلر (1571 - 1630 م) آن را کامل ساخت و سرانجام گالیله (1564 - 1642 م) با سر و صدا از آن دفاع کرد. کلیساییان، که قرن ها نظریۀ بطلمیوس را به عنوان یک نظریۀ قطعی پذیرفته بودند، ناگزیر به دفاع از آن برخاستند. کشمکش میان کلیسا و گالیله آغاز شد و میوۀ تلخ تعارض علم و دین دراواخر قرن شانزدهم میلادی در برابر دیدگان تاریخ قرار گرفت. کاردینال بلارمین، که بعدها پاپ اوربانوس هشتم شد، در نامه ای خطاب به گالیله نوشت:

پذیرفتن این نظر که خورشید در حقیقت و نفس الامر در مرکز جهان است و فقط به دور محور خود می چرخد، بدون این که از شرق به غرب در حرکت باشد و این که زمین در فلک سوم قرار دارد و با سرعت بسیار به دور خورشید می گردد، نظر بسیار خطرناکی است و


1- (1) . خوابگردها، صص 76 - 77.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه