رابطه علم و دین در غرب صفحه 94

صفحه 94

دانش شمرده می شد و بیشتر به علت نهایی (هدف) توجه می کردند. این امر دانشمندان را از پرداختن به علت مادی باز می داشت. ره آورد چنین دیدگاه و کرداری، رشد اندک دانش های مبتنی بر مشاهده و آزمایش، که بیشتر به علت مادی و فاعلی توجه دارند، بود. از سوی دیگر، ادیان الهی به علت نهایی (هدف خلقت انسان و طبیعت) توجه ویژه داشتند. این امر سبب شد تا هماهنگی خاصی میان روش علوم یونانی و قرون وسطایی و دین پدیدآید و از این روش در مباحث خداشناسی و اثبات هدفمند بودن جهان استفاده شود.

پس از قرن شانزدهم و پیدایش دانشمندانی چون فرانسیس بیکن (1561 - 1626)، روش تجربی مورد توجه دانش پژوهان واقع شد و حمله به روش قیاسی ارسطویی، حمله به دین انگاشته شد. به ویژه آن که دانشوران کلیسا نظام ارسطویی و بطلمیوسی را پذیرفته بودند و از آن دفاع می کردند.

گرایش به تجربه تا آن جا پیش رفت که گروهی حس و تجربه را تنها راه معرفت بشر پنداشتند و هر امر تجربه ناپذیر را معدوم انگاشتند. ایان باربور، می نویسد:

در قرون وسطا، کندوکاو در تبیین یک چیز یا یک امر بر وفق صورت حقیقی (علت صوری) یا ذات معقول آن و غایتی که داشت و هدفی که بر می آورد، انجام می شد... چرا اشیا سقوط می کنند؟ از نظر ارسطو و پیراونش، حرکت طبق تمایل ذاتی هر چیز به بازگشت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه