320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 101

صفحه 101

علی ( ع ) فرمود : ای پسر جماز از چنان پرچمی خودداری کن با این که می دانم آن را به دوش خواهی کشید و از باب الفیل وارد خواهی شد .

پس از آن که علی و حسن علیهماالسلام شربت شهادت نوشیدند و نوبت امامت به به امام حسین ( ع ) رسید و پیشامد کربلای او اتفاق افتاد ابن زیاد ، عمر بن سعد را ریاست لشکر داد و خالد نامبرده را پیش آهنگ و حبیب را پرچم دار آن قرار داد . او با همان پرچم از باب الفیل وارد مسجد کوفه شد و این قضیه از جمله اخباری است که دانشمندان و ناقلین آثار به صحت پذیرفته اند و در میان کوفی ها مشهور و مخالفی ندارد و از معجزات است . ( 118 )

105 - افسوس برا بن عازب

اسماعیل بن زیاد گفته : روزی علی ( ع ) به برا بن عازب فرمود : ای برا ، فرزند من به شهادت می رسد و تو زنده هستی و از او یاری نمی کنی .

چون پیشامد کربلا اتفاق افتاد ، برا می گفت : حقانیت علی ( ع ) محقق شد ، زیرا فرزندش شهید شد و من از او یاری ننمودم ، آن گاه از کار خود دریغ خورد . این پیشامد نیز از جمله خبرهای علی ( ع ) و نشانه های ولایت اوست . ( 119 )

106 - گریه امام هنگام ولادت زینب

هر پدری را که بشارت به ولادت فرزند دادند ، شاد و خرم گردید ، جز علی بن ابی طالب ( ع ) که ولادت هر یک از اولاد او سبب حزن او گردید .

در روایت است که چون حضرت زینب متولد شد ، امیرالمؤ منین ( ع ) متوجه به حجره طاهره گردید ، در آن وقت امام حسین ( ع ) به استقبال پدرش شتافت و عرض کرد : ای پدر بزرگوار ! همانا خدای تعالی خواهری به من عطا فرموده .

امیرالمؤ منین ( ع ) از شنیدن این سخن بی اختیار اشک از دیده های مبارک به رخسار همایونش جاری شد . چون حسین ( ع ) این حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد ، بشارت مبدل به مصیبت و سبب حزن و اندوه پدر گردید ، دل مبارکش به درد آمد و اشک از دیده مبارکش بر رخسارش جاری گشت و عرض کرد : ( بابا فدایت شوم

، من شما را بشارت آوردم شما گریه می کنید ، سبب چیست و این گریه بر کیست ؟ )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه