320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 102

صفحه 102

علی ( ع ) حسینش را در بر گرفت و نوازش نمود و فرمود : ( نور دیده ! زود باشد که سرّ این گریه آشکار و اثرش نمودار شود . ) که اشاره به واقعه کربلا می کند . همین بشارت را سلمان به پیغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گردید .

چنان که در بعضی کتب است که حضرت رسالت در مسجد تشریف داشت که آن وقت سلمان شرفیاب شد و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنیت گفت . آن حضرت گریست و فرمود : ( ای سلمان ! جبرییل از جانب خداوند جلیل خبر آورد که این مولود گرامی مصیبتش غیر معدود باشد تا به آلام کربلا مبتلا شود ) . ( 120 )

107 - گریه علی ( ع ) بر شهادت حسین ( ع )

هنگامی که جبرییل ( ع ) خبر شهادت اباعبدالله الحسین ( ع ) رابه پیامبر خدا ( ص ) رساند آن جناب دست امیرالمؤ منین ( ع ) را گرفته و مقدار زیادی از روز را با هم خلوت کرده و هر دو گریستند ، و از یکدیگر جدا نشدند مگر آن که جبرییل ( ع ) بر ایشان نازل شد و عرضه داشت :

پروردگارتان سلام می رساند و می فرماید : صبر نمودن را بر شما واجب و لازم نمودم .

پس هر دو صبر کرده و بی تابی نکردند . ( 121 )

108 - زینب ، مفسر قرآن

فاضل گرامی سید نورالدین جزایری در کتاب خود ( خصایص الزینبیه ) چنین نقل می کند :

( روزگاری امیرالمؤ منین ( ع ) در کوفه بود ، زینب ( س ) در خانه اش مجلسی داشت که برای زن ها قرآن تفسیر و معنی آن را آشکار می کرد . روزی ( کهیعص ) را تفسیر می نمود که ناگاه امیرالمؤ منین ( ع ) به خانه او آمد و فرمود : ای نور و روشنی دو چشمانم ! شنیدم برای زن ها ( کهیعص ) را تفسیر می نمایی ؟

زینب ( س ) گفت : آری . امیرالمؤ منین ( ع ) فرمود : این رمز و نشانه ای است برای مصیبت و اندوهی که به شما عترت و فرزندان رسول خدا ( ص ) روی می آورد . پس از آن مصایب و اندوه ها را شرح داد و آشکار ساخت . پس از آن زینب گریه کرد ، گریه با صدا - صلوات الله علیها . ( 122

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه