320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 116

صفحه 116

( دشمن خدا ! مژده باد تو را به آتش دوزخ . )

( او به تو چه گفت ؟ )

گفت : ( ستعلم اینا اولی بها صلیا . ) ( 143 )

پس از پایان جنگ از علی ( ع ) پرسیدند : ( همه آنها کشته شدند ؟ ) فرمود :

( نه به خدا که نطفه هایند در پشت های مردان و زهدان های مادران . هرگاه مهتری از آنان سر برآورد او را براندازند چندانکه آخر کار ، مال مردم ربایند و دست به دزدی یازند . ) ( 144 ) ( 145 )

130 - برخورد علی ( ع ) با اشعث

از ( خرائج و جرائح ) نقل شده که اشعث بن قیس اذن خواست که در منزل علی ( ع ) وارد شود ، قنبر او را اذن نداد ، و لذا او بر بینی قنبر کوفت و از بینی او خون آمد .

حضرت از منزل بیرون آمد و گفت : ( مالی و لک یا اشعث ) ؟ ای اشعث ، من با تو چه کرده ام که چنین می کنی ای اشعث ؟ به خدای که اگر از پهلوی غلام ثقیف عبور کنی ، موهای اسافل اعضای بدن تو به لرزه درمی آید .

گفت : غلام ثقیف کیست ؟

فرمود : غلامی است که حکومت آنها را به دست می گیرد ، و هیچ خانه ای در عرب باقی نمی ماند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه