320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 129

صفحه 129

عبدالرحمان ( ابن عوف برای بیعت ) دست به دست عثمان زد و گفت : سلام بر تو ای امیرالمؤ منین و گفته می شود که علی ( ع ) به او فرمود : به خدا ! تو با او بیعت نکردی مگر به انتظار اینکه تو را جانشین خود کند چنان که عمر هم به همین انتظار با ابوبکر بیعت کرد ، خدا عطر منشم در میان شما بساید ( یعنی اختلاف میانتان ایجاد کند ، و گویند : منشم زن عطر فروشی بوده که جمعی از او عطر خریدند و دست شان را به آن آلوده و برای جنگی هم پیمان شدند و قسم خوردند ، و از این جا عطر او به نحوست معروف و ضرب المثل شد ، و وجوه دیگران هم گفته اند ) بعضی گفته اند : بعد از

این میان ، عثمان و عبدالرحمان اختلاف شد ، و با یکدیگر سخن نگفتند تا عبدالرحمان مرد . ( 165 )

147 - خبر از علم غیب

ابوبکر قبیله مالک بن نویره را اسیر کرد و در میان آنها دختری بود نزدیک به بلوغ ، و وقتی که وارد مسجد شد گفت : ما را اسیر کردند در صورتی که ما به وحدانیت خدا و رسالت محمد ( ص ) شهادت می دهیم ، سپس گفت : به خدا و محمد پیغمبر خدا سوگند یاد کرده ام کسی حق ندارد که مالک من شود و مرا به کنیزی بگیرد مگر آن که مرا خبر دهد به آنچه مادرم در وقتی که به من آبستن بوده ، دیده ، و این که چه چیز به من گفته وقتی که مرا زاییده ؟ آن نشانه ای که میان من و اوست چیست ؟ و کسی از شما مالک من نشود مگر آن که مرا به این امور خبر دهد ، وگرنه شکمم را به دست خودم پاره می کنم تا جانم بیرون رود و خونم را طلب کنند .

سپس علی ( ع ) وارد شد و از حکایت دختر پرسید و گفتار او را به حضرت خبر دادند ، امیرالمؤ منین ( ع ) فرمود : او را ( از آنچه گفته ) خبر دهید تا مالکش شوید .

گفتند : در میان ما کسی نیست که علم غیب داشته باشد .

فرمود : پس من او را خبر دهم و بدون اعتراض مالک شوم .

عرض کردند : آری ، آن گاه ( جابر ) ذکر کرده که : حضرت به او خبر داد و

او هم تصدیق کرد ، سپس دختر گفت : آن نشانه ای که میان من و مادرم هست چیست ؟

فرمود : هنگامی که تو را زائید سخن تو را با آن خواب در لوحی از مس نوشت و آن را در آستانه در پنهان کرد ، بعد از دو سال آن را برای تو بازگو نمود ، سپس آن را به تو سپرد و گفت : ای دخترک هنگامی که کسی که خون شما را بریزد ، و اموال شما را غارت کند ، و فرزندانتان را اسیر کند بر سر شما تاخت ، و تو هم با دیگران اسیر شدی ، این لوح را با خود بردار ، و بکوش که از آن جماعت مالک تو نشود مگر کسی که تو را از آن خواب و از آنچه در این لوح است خبر دهد .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه