320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 130

صفحه 130

دختر گفت : راست گفتی یا امیرالمؤ منین ( ع ) ، اکنون آن لوح کجاست ؟

فرمود : در کاسه تو ، پس در این وقت لوح را به امیرالمؤ منین ( ع ) داد ، و حضرت به جهت آن که دلیلش روشن شد ، و شاهدش ثابت ، مالک آن دختر شد . ( 166 )

148 - هزاران باب علم امیرالمؤ منین ( ع )

ابان می گوید : سلیم گفت : از ابن عباس شنیدم که می گفت : از علی ( ع ) حدیثی شنیده ام که حل آن را نفهمیدم و آن را انکار هم نکردم . از او شنیدم که فرمود : ( پیامبر ( ص ) در بیماریش کلید هزار باب از علم را به من پنهانی آموخت که از هر بابی

هزار باب باز می شد ) .

ابن عباس گفت : در ( ذی قار ) در خیمه علی ( ع ) نشسته بودم ، و این در حالی بود که آن حضرت ، امام حسن ( ع ) و عمار را به کوفه فرستاده بود تا مردم را برای شرکت در جنگ دعوت کنند . در این حال حضرت رو به من کرد و فرمود : ای پسر عباس ، حسن بر تو وارد می شود در حالی که یازده هزار نفر همراه او هستند به استثنای یک یا دو نفر .

ابن عباس ( ع ) می گوید : پیش خود گفتم : اگر طبق گفته حضرت شود این از همان هزار باب علم است .

هنگامی که امام حسن ( ع ) با لشکریان خود از دور پیدا شدند به استقبال آنان رفتم و به نویسنده لشکر - که نامهایشان همراه او بود - گفتم : چند نفر همراه شما هستند ؟

گفت : یازده هزار نفر به استثنای یک یا دو نفر ! ( 167 )

149 - نام اهل سعادت و شقاوت نزد امیرالمؤ منین ( ع )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه