320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 132

صفحه 132

از جمله به ابن عباس اطلاع داد طلحه و زبیر از من اجازه عمره گرفتند و من با آن که می دانستم آنان آهنگ مکر دارند به ایشان اجازه دادم و به خدا پناهنده شدم و می دانم خدا مکر آنها را به خودشان برمی گرداند و مرا بر آنها پیروز خواهد کرد و چنان شد که فرموده بود . ( 169 )

151- آگاهی بر دل زن بی تقوا

امام علی ( ع ) با جمعی در مسجد کوفه ( پس از جنگ جمل و صفین ) نشسته بودند ، عمرو بن حریث یکی از حاضران بود .

در این وقت زن نمایی که خود را پوشیده بود و شناخته نمی شد به آن مجلس آمد و رو به روی امام علی ( ع ) ایستاد و رو به علی ( ع ) کرد و گفت : ( ای کسی که مردان را کشتی ، و خون ها ریختی ، و کودکان را یتیم نمودی و زنان را بیوه کردی ) .

امام علی ( ع ) فرمود : ( این زن همان زن زبان دراز و بدزبان و بی شرمی است که هم شباهت به زنان دارد و هم شباهت به مردان ، که هرگز خون ( عادت

زنانه ) ندیده است ) .

وقتی که او دید هوا پس است از آن جا گریخت در حالی که سر در گریبان خود فرو برده بود تا کسی او را نشناسد .

عمرو بن حریث ، او را تعقیب کرد وقتی که به میدان رحبه رسیدند ( عمرو بن حریث از منافقین بود ، با این کار خود می خواست بداند که آیا علی ( ع ) این نسبت ها را که به آن زن داد راست است یا نه ؟ ) عمرو بن حریث فریاد زد : ای زن سوگند به خدا آن چه امروز به این مرد ( علی ( ع ) گفتی خوشم آمد ، به خانه من بیا تا به تو جایزه ای بدهم و لباسی هدیه کنم . زن وارد خانه او شد ، عمرو بن حریث به کنیزان خود دستور داد تا آن زن را تفتیش کنند .

او گریه کرد و التماس نمود که مرا برهنه نکنید ، من حقیقت را می گویم ، آن گاه گفت : ( سوگند به خدا من همان اوصاف را دارم که علی ( ع ) گفت : من در عین این که زن هستم ، نشانه های مردی در من هست ، و هرگز خون عادت ماهیانه زنانگی ندیده ام ) .

عمرو بن حریث او را از خانه بیرون کرد ، و سپس به محضر علی ( ع ) آمد و جریان را به عرض امام علی ( ع ) رسانید ، امام علی ( ع ) فرمود : ( خلیلم رسول خدا ( ص ) ، دشمنان سرکش من از مرد و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه