320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 137

صفحه 137

حضرت فرمود : دروغ می گویی ! تا این که مجبور شد اسم واقعی پدرش را بگوید در حال

علی ( ع ) فرمود : راست گفتی . ( 179 )

158- وقوف بر ضمیر افراد

ابن کوا از حضرت امیر ( ع ) سؤ ال نمود و گفت : خبر ده مرا از معنای قول خدای تعالی که فرموده است : ( قل هل انبئکم بالاخسرین اعمالا ) .

آن حضرت فرمود : مراد کفار اهل کتاب یهود و نصاری می باشند که بر حق بوده اند پس بدعت گذاشتند در دینشان و آنها گمان کردند خوب عملی انجام می دهند .

سپس آن حضرت از منبر پایین آمد و دست شریف خود را بر کتف ابن کوا زد و فرمود : ای ابن کوا اهل نهروان از آن ها دور نیستند ( یعنی اشخاصی که با علی ( ع ) بعد از این در نهروان می جنگند با آنها بی شباهت نیستند ) .

گفت : یا امیرالمؤ منین من غیر شما را واجب الاطاعه نمی دانم و طالب کسی غیر از شما نیستم .

راوی گفت : دیدم ابن کوا را در جنگ نهروان که در قشون خوارج است ، گفته شد به او که مادرت به عزایت بنشیند .

تو سؤ ال نمودی از امیرالمؤ منین ( ع ) از معنای آن آیه و امروز آمده ای با او جنگ می کنی . پس دیدم شخصی با نیزه بر او حمله کرد و آن ملعون را به درک فرستاد . ( 180 )

159- نامیدن غلام به اسم واقعیش

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه