320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 146

صفحه 146

جاثلیق پیشوای علمای نصرانی بعد از رحلت پیغمبر به مدینه آمده و گفت : ما در انجیل یافته ایم که پیغمبری بعد از عیسی خواهد آمد و خبر آمدن محمد بن عبدالله به ما رسیده ، و در آنچه از کتاب های خود خوانده ایم هست که پیمبران از دنیا بیرون نمی روند تا اوصیایی نصیب کنند که در امت هایشان جانشین ایشان باشند ، و در مشکلات از نور آنان استفاده کنند ، سپس سؤ الاتی پرسید که ابوبکر جوابی که مورد پسند او باشد نداد ، آن گاه

آن ها را از علی ( ع ) پرسید و حضرت جواب مورد پسند به او داد و خوشش آمد ، از امیرالمؤ منین ( ع ) دلیلی بر صحت دعوایش خواست ، فرمود : ای نصرانی از محل خود بیرون شدی در حالتی که از آن کسی که خیال پرسش داشتی متنفر و منزجر بودی ، و اظهار حقیقت جویی و هدایت طلبی می کردی در صورتی که در دل نیت دیگری داشتی ، و در خواب مقام من به تو نشان داده شد ، و سخن من برایت گفته شد ، و از مخالفت من ترسانده شدی ، و به متابعت من مامور شدی ؟

گفت : به آن خدایی که مسیح را مبعوث کرد راست گفتی ، و جز خدای تعالی کسی بر آنچه به من خبر دادی اطلاع نداشت ، و من گواهی می دهم که : معبودی غیر از خدا نیست ، و محمد پیغمبر خدا است ، و تو وصی محمد پیغمبر خدا

، و سزاوارترین مردمی به مقام او . ( 193 )

168- سکرات مرگ به حق آمد

روزی امیرالمؤ منین ( ع ) از محمد بن ابی بکر پرسیدند : آیا پدرت قبل از مردن این آیه را قرائت نکرد : ( و جات سکره الموت بالحق ذلک ما کنت منه تحید ) ، ( سکرات مرگ به حق آمد ، این همان چیزی بود که از آن روی گردان بودی ) . عمر در آن حال به تو گفت : ( بپرهیز پسرم که علی بن ابی طالب این خبر را از تو نشنود و ما را ملامت نکند ) ! هنگاهی که امیرالمؤ منین ( ع ) این خبر را به محمد بن ابی بکر داد و از او سؤ ال کرد ، تبسمی فرمود .

محمد گفت : یا علی ، درست فرمودی ، و من شنیدم که پدرم عمر را لعنت کرد و گفت : ( تو مرا به مهلکه ها انداخته ای ) .

حضرت فرمود : درست است . ( 194 ) ( 195 )

خبر دادن علی ( ع ) از شهادت خود

169 - اگر می دانستم تو قاتل منی تو را نمی کشتم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه