320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 177

صفحه 177

( این چهار نفر ، آن چه در روز غدیر از پیامبر ( ص ) شنیده بودند که آن حضرت ، علی ( ع ) را رهبر بعد از خود قرار داد ، کتمان کردند ) جابر بن عبدالله انصاری می گوید : ( سوگند به خدا بعد از مدتی من انس بن مالک را دیدم که بیماری برص گرفته به طوری که عمامه اش نمی تواند لکه های سفید این بیماری را از سر و رویش بپوشاند .

و اشعث را دیدم که از هر دو چشم کور شد ، و می گفت : ( سپاس خداوندی را که نفرین علی ( ع ) در مورد کوری دو چشم در دنیا بود ، و

مرا به عذاب آخرت نفرین نکرد که در این صورت برای همیشه در آخرت ، عذاب می شدم ) .

خالد بن یزید را دیدم که در منزلش مرد ، خانواده اش خواستند او را در منزل دفن کنند ، قبیله کِنده با خبر شدند ، و هجوم آوردند و او را به رسم جاهلیت کنار در خانه ، دفن کردند ، و به مرگ جاهلیت مرد .

و اما برا بن عازب ، معاویه او را حاکم یمن کرد ، و او در یمن از دنیا رفت ، همان جا که از آن جا هجرت کرده بود ( آن هم در حالی که حاکم از ناحیه ظالم بود ) . ( 244 )

210 - نفرین علی ( ع )

هنگامی که به علی ( ع ) خبر رسید که بسر بن ارطاه از طرف معاویه به یمن رفته و در آن جا برخی کارهای ناروا انجام داده است ، فرمود : ( خداوندا ! بسر ، دینش را به دنیا فروخته ، عقلش را از او بگیر ) . عقل بسر بن ارطاه اختلال پیدا کرد و دیوانه شد . و شمشیری از چوب برمی داشت و با آن بازی می کرد بدین حال بود تا اینکه مرد . ( 245 )

علی ( ع ) به جویریه بن مسهر فرمود : ( بعد از این در حق تو ظلم می کنند و دست و پایت را قطع می کنند و به دار می آویزند ) .

مدتی نگذشت تا این که معاویه ، زیاد بن ابیه را والی کوفه نمود . او دست و پای جویریه را قطع کرد و او را به

دار آویخت . ( 246 )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه