320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 178

صفحه 178

211 - کور شدن غیزار

علی ( ع ) مردی را به نام غیزار ، متهم کرد که خبرهای سری او را به معاویه اطلاع می دهد نامبرده شدیدا انکار کرد ، علی ( ع ) فرمود : سوگند یاد می کنی که چنین عملی از تو سر نزده ؟ ! گفت : آری و همان جا سوگند یاد کرد که از شما به معاویه خبری نداده ام . علی ( ع ) فرمود : اگر دروغ بگویی خدای متعال چشم های تو را کور خواهد کرد . وی پذیرفت و خیال نمی کرد به زودی به سزای عمل خود خواهد رسید و از حضور علی ( ع ) خارج شد ، هفته ای نگذشت به سرنوشت خود مبتلا شد و دست های او را در حالتی که از نعمت چشم محروم شده بود گرفته از خانه خانه خود بیرون می آمد .

با علی هر که دشمنی ورزد

کور دنیا و آخرت گردد . ( 247 )

212- عاقبت تکذیب کردن امیرالمؤ منین ( ع )

علی ( ع ) در رحبه از مردی درباره حدیثی سؤ ال کرد . آن مرد او را تکذیب نمود . علی ( ع ) فرمود : مرا تکذیب کردی ؟ گفت : تو را تکذیب نکردم .

علی ( ع ) فرمود : از خدا می خواهم که اگر مرا تکذیب کردی چشم تو را کور کند .

گفت : بخواه . در این هنگام علی ( ع ) آن مرد را نفرین کرد و در نتیجه آن نفرین ، هنوز او از رحبه نرفته بود که چشمش نابینا شد . ( 248 )

213- دیوانه شدن مرد عبسی

عده ای روایت کرده اند روزی علی ( ع ) بر فراز منبر می فرمود : من بنده خدا و برادر رسول او و وارث آن جناب و همسر سیده زن های بهشت و سید اوصیا و آخرین وصی پیغمبرانم . هیچ کسی به جز از من نمی تواند چنین ادعایی بنماید و اگر کسی دم از این ادعا زند خدا او را به بیچارگی گرفتار می کند .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه