320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 179

صفحه 179

مردی از مردم عبس که در آن جا حضور داشت گفت : چگونه کسی نمی تواند سخنانی که تو گفتی به زبان بیاورم و سخنان علی ( ع ) را به طور تمسخر تکرار کرد . هنوز از جای خود حرکت نکرده دیوانه شده به بیماری صرع مبتلا گردید ، چنانچه مردم پاهای او را گرفته از مسجد خارج کردند .

راویان گویند : ما از کسان او پرسیدیم . آیا پیش از این سابقه جنون و صرع داشته ؟ گفتند : نه ! ( 249 )

214- آه از کینه و مخالفت با علی ( ع )

از امام حسن ( ع ) روایت شده که : به امام حسین ( ع ) فرمود : جعده ( دختر اشعث بن قیس ) می داند که پدرش با پدرت امیر المؤ منین مخالفت کرد ، تا آن جا که گفته : و پدرت او را گردن آتش می نامید پس از علت این اسم پرسیدند .

فرمود : چون وفات اشعث برسد شعله ای از آتش شبیه به گردن از آسمان به جانب او کشیده می شود و همان حال او را می سوزاند ، و مانند زغال سیاهی به خاک می رود ، چون مرگ اشعث در رسید حاضرین

دیدند همان آتش آمد؛ او را سوزانید و فریاد می زد : وای از کینه و مخالفت علی ( ع ) . ( 250 )

215- دیوانگی بسر بن ارطات

هنگامی که علی ( ع ) از کار ناروای بسر بن ارطات اطلاع یافت گفت : پرورگارا ، بسر ، دینش را به دنیای خود فروخت تو هم در برابر نعمت عقل را از او بگیر و از امور دینی چیزی را برای او باقی مگذار که در نتیجه مورد ترحم تو واقع شود ، فاصله ای نشد بسر ، دیوانه گردید و شمشیر طلب می کرد . شمشیری می زد تا بی هوش می شد و چون به هوش می آمد باز شمشیر می خواست و همان شمشیر را به او می دادند و او هم باز می زد و می زد تا غشوه بر او عارض می گردید و بالاخره چندی با حال جنون به سر برد تا از دنیا رفت . ( 251 )

کرامات دیگر امام علی ( ع ) در زمان حیات

216- دوستدار حقیقی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه