320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 198

صفحه 198

علامه حسن زاده آملی نوشته است : آقای جلیل ( سید جلیل یعقوب ) فرزند محسن ( 1176 - 1256ه -ق ) از احفاد امام زین العابدین ( ع ) که مقبره اش در ( خوی ) مزار عموم است در یکی از شب ها جد بزرگوارش حضرت علی ( ع ) را در خواب دید و به آن حضرت از کندفهمی خود گلایه نمود ، حضرت به وی فرمود : ( بسم الله الرحمن الرحیم ) . پس از این که ( بسم الله ) از مقام ولایت به وی تلقین شد و از خواب برخاست ، می دانست آنچه را باید بداند . ( 269 )

233- گرفتن لقب ( علم الهدی ) از علی ( ع )

شخصی به نام ( محمد ) فرزند حسین ، که در دستگاه عباسیان سمت وزارت داشت ، به سال 540 ه -ق دچار بیماری سختی شد و کسالت وی ضمن اشتداد خیلی طول کشید تا آن که شبی حضرت امیرالمؤ منین ( ع ) را در خواب دید که به او فرمود : به علم الهدی بگو بر تو دعایی بخواند تا شفا یابی ، ایشان در خواب عرض کرده بود : ای سرور من ! ( علم الهدی ) کیست ؟ فرمود : علی بن حسین موسوی است . وزیر نامه ای به سید نوشت که در آن تقاضای دعا نموده و در ضمن او را به لقب ( علم الهدی ) مخاطب قرار داده بود .

زسید وقتی نامه را دریافت کرد و آن عنوان را برای خود دید ، از فروتنی و تواضع علمی که داشت چنین لقبی را لایق خویش ندید و گفت :

من سزاوار آن نیستم . وزیر به عرض رسانید : والله من از خودم نگفته ام ، بلکه امیرالمؤ منین ( ع ) این لقب را برایتان برگزیده است . بعد از آنکه وزیر به دعای سید شفا یافت ، صورت قضیه را به خلیفه وقت عباسی که ( قادر ) نام داشت هم یادآور شد . قادر به سید عرض کرد : آنچه را جدت برایت تعیین فرموده قبول کن و حکم نمود منشیان آن را در القاب سید وارد سازند و از آن پس به لقب ( علم الهدی ) اشتهار یافت ، یکی دیگر از القابش ( ثمانینی ) است . چون بعد از وفاتش هشتاد هزار جلد کتاب از وی باقی ماند و نیز گویند : کتابی نوشت به نام ( ثمانین ) و همچنین هشتاد و یک سال عمر کرد . ( 270 )

234- بینایی مرد کور

مرد کوری مدتی بر سر قبر حضرت علی ( ع ) معتکف شد ، خداوند چشمانش را مانند بهترین حالات سابق به او عطا فرمود . ( 271 )

235- سفر نجف و شفای فرزند

جناب آقای شیخ محمد انصاری دارابی ، نقل کرد : که پیش از سفر کربلا در عالم رؤ یا حضرت امیر ( ع ) فرمود : بیا به زیارت ، عرض کردم وسایل سفر ندارم .

فرمود : بر عهده من ، پس طولی نکشید که مخارج سفر به مقدار رسیدن به نجف فراهم شد و در نجف هم به مقدار توقف و مراجعت به من رسید و نیز پسرم مصروع بود و به قصد استشفا همراهش بردم و در نجف ، خدا به او شفا داد . ( 272 )

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه