320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 209

صفحه 209

دل ادامه دهم ، دیدم هیچ نمی توانم و به کلی آن حال رفته و تنها یک مطلب در دل من جایگزین شده است : ( به کربلا برو ) .

از حرم مطهر به منزل آمدم . صبح به اهل منزل گفتم : قدری صبحانه به من بدهید ، می خواهم به کربلا بروم . گفتند : چرا وسط هفته می روید و شب جمعه نمی روید ؟

گفتم : کاری دارم . به کربلا آمدم و یکسره به حرم مطهر حسینی مشرف شدم . در حرم مطهر به یکی از آقایان محترم اهل علم برخوردم . خیلی محبت و احوالپرسی کردند ، گفتند : آقای امینی ، چه عجب وسط هفته به کربلا آمده اید ؟ زیرا رسم علما آن بود که پنجشنبه ها مشرف شوند تا زیارت شب جمعه را درک کنند .

گفتم : کاری داشتم . گفت : آقای امینی ، ممکن است از شما خواهشی کنم ؟ گفتم : بفرمایید .

گفت : تعدادی کتاب نفیس از مرحوم والد باقی است که بدون استفاده مانده و تقریبا محبوس است ، بیایید ببینید ، اگر چیزی به درد شما می خورد به صورت امانت ببرید و بعد برگردانید . گفتم : کی بیایم ؟

گفت : من امروز کتاب ها را بیرون می آورم و آماده می کنم . جناب عالی فردا صبح برای صرف صبحانه به منزل ما تشریف بیاورید ، هم صبحانه صرف کنید و هم کتاب ها را ملاحظه بفرمایید .

قبول کردم و رفتم . مقدار بیست و چند جلد کتاب روی هم گذاشته بود . من تا نشستم ، دست دراز

کردم و اولین کتاب را که برداشتم ، دیدم نسخه ای بسیار پاکیزه نفیس و مجدول از کتاب الصراط المستقیم است . حالت گریه شدیدی به من دست داد . صاحب خانه علت را جویا شد ، من قضیه کتاب را در نجف نقل کردم . ایشان هم از لطف الهی به گریه افتادند ، کتاب مذکور و چند جلد کتاب نفیس دیگر را به امانت دادند و مدت سه سال نزد من بود تا بعد از انجام رسیدن کارم به شخص مذکور بازگردانم . ( 284 )

245- یک فنجان عسل

آیه الله گلپایگانی برای تکمیل تحصیلات و بهره مندی از محضر علمای نجف راهی عراق گردید و از محضر میرزای نایینی ، سید ابوالحسن اصفهانی ، آقا ضیا الدین عراقی و شیخ محمد حسین غروی اصفهانی بهره ها برد . در همین سفر بود که شبی در عالم رؤ یا ، آقا به حضور با کرامت حضرت علی ( ع ) مشرف شده و مورد لطف آن حضرت قرار گرفتند ، ایشان خود فرموده اند : شبی در خواب دیدم داخل ضریح مطهر در برابر مرقد مبارک امیرالمؤ منین ( ع ) ایستاده ام ، آقا یک فنجان عسل به من عطا فرموده و گفتند : این برای تو است ، مقداری از آن را خوردم و بقیه را نگه داشتم ، حضرت فرمودند : چرا بقیه آن را نمی خوری ؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه