320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 213

صفحه 213

فرمود : در این جا چه می کنی ؟

عرض کردم : من از آن وقتی که وارد حرم مطهر علی ( ع ) شدی تاکنون همراه تو هستم ، تو را به صاحب این قبر ( اشاره به قبر حضرت علی ( ع ) سوگند می دهم که آنچه امشب برای تو اتفاق افتاده از آغاز تا انجام برای من بگویی !

فرمود : با این شرط که تا زنده ام به کسی نگویی ، به تو خبر می دهم . من به او اطمینان دادم که تا زنده است به کسی نگویم ، وقتی که اطمینان یافت ، چنین توضیح داد : من در بعضی از مسایل در بن بست قرار می گیرم و هر چه فکر می کنم ، نمی توانم مشکل آن مساله را حل کنم ، به قلبم خطور می کند که کنار قبر مطهر علی ( ع ) بروم و جواب آن مساله از آن حضرت بپرسم ، امشب به حرم مشرف شدم ، و به مناجات

با خدا پرداختم و از درگاهش خواستم که مولایم علی ( ع ) پاسخ سؤ ال مرا بدهد ، ناگاه صدایی از جانب قبر شنیدم ، به من فرمود : ( به مسجد کوفه برو و سؤ ال خود را از قائم ( عج ) بپرس ، زیرا امام زمان تو او است ) .

به مسجد کوفه کنار محراب رفتم و مساله ای را از امام قائم ( عج ) پرسیدم ، آن حضرت پاسخ مرا داد ، اینک به خانه خود باز می گردم . ( 289 )

250- کرامتی عجیب

علامه بحرالعلوم ( سید محمد مهدی طباطبایی ) از مراجع بزرگ تقلید زمانش بود ، و شاگردان برجسته ای از مکتب او برخاستند .

او عموی جد دوم حضرت آیت الله العظمی بروجردی است ، که در نجف اشرف در سال 1212 هق از دنیا رفت ، و قبر شریفش در نجف اشرف است .

از عجایب این که : یکی از شاگردان او ، محدث و عالم بزرگ شیخ عبدالجواد عقیلی می گوید :

( در نجف اشرف ، روزی به زیارت مرقد شریف امیرالمؤ منین علی ( ع ) رفتم ، پس از زیارت عرض کردم : ( ای مولای من ، کتابی از شما می خواهم که محتوی نصایح و موعظه های خود شما باشد ، تا حقیر از آن بهره مند گردم ) .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه