320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 242

صفحه 242

در پاسخ گفت : شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و یک شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد ، آن دو فرشته مشغول سؤ ال از عقاید مادرم شدند ، و او جواب می داد ، سؤ ال از توحید نمودند ، جواب درست داد ، سؤ ال از نبوت نمودند ، جواب درست داد که پیامبر من ، محمد بن عبدالله ( ص ) است تا این که پرسیدند : ( امام تو کیست ؟ ) .

آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود ، گفت : لست لها بامام : ( من امام او نیستم ) ( آن مرد محترم ، امام علی ( ع ) بود ) .

در این هنگام ، آن دو فرشته ، چنان گرزی بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه کشید ، من بر اثر وحشت و ترس زیاد ، به این وضع که می بینید ( که موهای سرم سفید شده ) درآمدم .

مرحوم قاضی می فرمود : ( تمام افراد طایفه آن دختر در مذهب اهل تسنن

بودند ، تحت تاثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند ( زیرا این واقعه با مذب تشیع ، تطبیق می کرد ) و خود آن دختر ، جلوتر از آنها به مذهب تشیع گروید . ( 325 )

283 - علی ( ع ) چشمم را کور کرد

جناب شیخ مفید اعلی الله مقامه می فرماید : روزی در بغداد ، جعفر کتاب فروش کتاب هایی را حراج می کرد ، من هم رفتم چند جلد کتاب از او خریدم وقتی خواستم بیایم به من گفت : بنشین که چیزی دیده ام برای مذهب تو یعنی شیعه خوب است معجزه ای که من دیده ام برایت بگویم برای تقویت مذهب تو نافع است .

شیخ مفید می فرماید : نشستم او گفت : من مϘʙɠبا رفیقم برای درس حدیث و خواندن روایات نزد شیخی به نام ابوعبدالله محدث می رفتیم ، بعد کم کم معلوم شد او از دشمنان سر سخت علی ( ع ) است ، گاهی هم گوشه هایی می زد ، جسارت هایی هم به علی بن ابی طالب ( ع ) می کرد ، ما دو نفر او را نصیحت و خیر خواهی می کردیم ، ولی او می گفت : من همین هستم تا دفعه دیگر که به فاطمه ( س ) زهرا جسارت کرد ، ما دیگر تصمیم گرفتیم نرویم ، گفتیم فایده اش چیست ما نزد چه کسی درس بخوانیم ؟ ! بالاخره شب در عالم رؤ یا شاه ولایت ماه هدایت اسدالله الغالب علی بن ابی طالب ( ع ) را دیدم در خانه ابوعبدالله محدث است امیرالمؤ منین ( ع ) به او تغیر کرد به

شیخ فرمود : مگر من با تو چه کردم ؟ ( مثلی می زنند - دوستی بی جا می شود - دشمنی بی جا نمی شود ) آیا نمی ترسی خدا کورت کند .

تا این را فرمود ، اشاره به چشم راست شیخ کرد در خواب دیدم ، چشم راستش کور شد از خواب بیدار شدم .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه