320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 245

صفحه 245

آن حضرت ، دوباره فرمود : رآه ورب الکعبه : ( به خدای کعبه ، او علی ( ع ) را دید ) ( یعنی خطاب ، هنگام مرگ ، علی ( ع ) را دید ، و فهمید که دشمنی با آن حضرت ، چه باطن پرعذابی دارد . ) ( 329 )

286 - با آل علی ( ع ) هر که درافتاد ور افتاد

یکی از ثقات نقل کرد که چندی قبل از این ، در کاشان مردی بود به نام آقا محمد علی ، که شغلش مباشر صنف عطار متوجه امور دیوانی بود . ایشان قدغن کرده بود که دیگر به هیچ وجه اجناس عطاری خرید و فروش نشود ، شخص سید فقیری به قدر یک من سریشم خریده و آن رابه شخص دیگری فروخت . آن مرد ظالم مطلع شد در بازار به او برخورد کرد و دشنام بسیاری به او داد و چند سیلی به رویش زد و آن بیچاره رفت در حالی که می گفت : جدم سزای تو را بدهد ، وقتی آن ظالم این جمله را شنید برگشت و غلام خود را گفت : آن سید را برگردانید و چند پشت گردنی به او زده و گفت : حال برو و به جدت بگو : کتف مرا بیرون آورد . روز دیگر آن ظالم تب کرد و در شب کتف های او درد گرفت و روز دوم ورم شدید کرد ، دوا به کتف های او مالیدند ، روز چهارم جراحان تمام گوشت های کتف او را تراشیدند به طوری که سرهای کتف او نمایان شد

و روز هفتم مرد ( با آل علی ( ع ) هر که در افتاد ور افتاد ) ( 330 ) ( 331 )

کرامات دیگر امام علی ( ع ) پس از شهادت

287 - کشف راز

وقتی که امیرمؤ منان علی ( ع ) به شهادت رسید ، طبق وصیت آن حضرت ، امام حسن و یاران ، جنازه او را بر زمین بلندی ( در نزدیکی کوفه ) که عرب به آن ( نجف ) می گفت ، بردند و به خاک سپردند .

ولی قبر مقدس آن حضرت حدود 150 سال مخفی بود ، و مردم نمی دانستند که قبر آن حضرت در کجا واقع شده است .

و علت این مخفی کاری این بود که دشمنان پر کینه علی ( ع ) ، معاویه و فرزندان او ( طاغوت های بنی امیه ) به قبر آن حضرت دست نیابند و بی احترامی نکنند .

تنها عده اندکی از خواص ، محل قبر آن حضرت را می شناختند و مخفیانه دور از چشم طاغوتیان ، به زیارت قبر شریف آن بزرگوار می رفتند .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه