320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 252

صفحه 252

امام علی ( ع ) کیسه ای پر از طلای ناب به او داد و فرمود : ( این کیسه را بگیر ، و هر گاه از اولاد من کسی برای درخواست

وام نزد تو آمد ، آنها را محروم نکن ، و از این پس ، دیگر فقیر نمی شوی ) .

تاجر کوفی ، بیدار شد ، ناگاه دید کیسه پر از دینارهای طلا و در دستش می باشد ، همسرش را بیدار کرد و گفت :

( ای سست عقیده و ضعیف الایمان ، این کیسه را بگیر که در آن هزار دینار ( هزار اشرفی ) وجود دارد ) .

زن که باور قبلی نداشت ، شوهرش گفت : ( از خدا بترس ، فقیر و تهیدستی تو باعث نگردد که مال کسی را برداری ، و اگر با حیله و تزویر ، مال کسی از تاجران را برداشته ای آن را به صاحبش رد کن ، و با فقر بساز و صبر کن که خداوند بهترین رازق است و به صبر کنندگان کمک می کند ) .

تاجر داستان خواب خود را برای همسرش نقل کرد : زن که هنوز باور نمی کرد ، به شوهر گفت : اگر راست می گوئی وام هایی که به حساب علی ( ع ) به سادات دادی و آنها را نوشته ای ، به من نشان بده تا مقدار آن وام ها را بدانم .

تاجر ، آن دفتر مخصوص را حاضر کرد ، ولی وام هایی که قبلا به حساب علی ( ع ) در آن نوشته شده بود ، به طور کلی پاک شده بود ، زیرا همه آن وام ها به قدرت الهی ، وصول شده بود ( 336 ) که به اندازه هزار دینار بود و تاجر از آن پس هیچ گونه طلب از علی (

ع ) نداشت .

291 - وفای به نذر

از علی بن مظفر نقل است که گفت : از برای من در مزرعه ای سهمی بود ، پس غاصبی آن سهم را غصب کرد .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه