320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 28

صفحه 28

ان علیا هو وصی احمدا ( 23 )

ابو خمیثه می گوید : پس پیش علی ( ع ) برگشتم . ( 24 )

20 - ظهور چشمه آب

از ابوسعید روایت کرده که گفت : با امیرالمؤ منین ( ع ) به جانب کربلا می رفتم و سخت تشنه شدیم ، و علی ( ع ) در بیابان پیاده شد سنگی را برداشت کناری گذاشت ، دیدیم زیرش چشمه آبی است که از هر آبی که خورده بودم گواراتر و

سفیدتر بود ، خورد و خوردیم ، و حیواناتمان را سیر کردیم ، و روی آن را صاف کرد ، و ساعتی رفتیم ، پس ایستاد و فرمود : شما را قسم می دهم که برگردید آن چشمه را پیدا کنید ، مردم هر چه گشتند نیافتند ، برگشتند نزد او ، و گفتند : ما نتوانستیم چیزی بیابیم . ( 25 )

21 - چشمه مریم

حضرت علی ( ع ) در براثا که مسجدی است در کنار بغداد پیاده شدند در جایی تشریف برد و فرمود : این جا را لگد بزنید و پایش را به آنجا کوبید و چشمه جوشان و خروشانی منفجر شد ، و فرمود : این چشمه مردم است که برای او جاری شد . ( 26 )

تکلم امام علی ( ع ) با خورشید و اشیا

22 - معجزه رد شمس

پیغمبر اکرم ( ص ) در منزل خود بود و علی ( ع ) هم حضور داشت ، همان دم جبرییل آمده وحی الهی آورد ، رسول خدا سر مبارک خود را روی پای علی ( ع ) گذاشت و سر برنداشت تا هنگامی که آفتاب غروب نمود ، علی ( ع ) که نماز عصر را به جا نیاورده بود بی اندازه پریشان شد ، زیرا نمی توانست سر پیغمبر را از روی زانوی خود بردارد و نمی توانست نماز را به طور معمول به جا آورد چاره ای نداشت جز این که همچنان که نشسته است یا اشاره رکوع و سجود را به عمل آورد .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه