320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 33

صفحه 33

27 - تبدیل کوه به نقره

پیغمبر ( ص ) فرمود : ای علی ! خدا را به جلال محمد و آل پاکش - که بعد از محمد تو بزرگ ایشانی - بخوان که این کوه ها را به هر چیز که می خواهی مبدل کند ، پس علی ( ع ) خدا را خواند و کوه ها مبدل به نقره شد ( و به اذن پروردگار به زبان آمده ) گفتند : یا علی ای وصی رسول خدا

! خداوند به ما دستور داده که مطیع امر تو باشیم اگر می خواهی از ما برای پیشبرد کارت انفاق دهی هر زمان که بخواهی ما حاضریم و تو می دانی حکم و دستور خود را درباره ما جاری سازی .

پس از آن مبدل به مشک و عنبر و یاقوت و سایر چیزهای قیمتی شده به همین نحو به آن حضرت آمادگی خود را جهت فرمان آن بزرگوار اعلام داشتند . پس از آن رسول خدا ( ص ) فرمود : خدا را به محمد و آل پاکش - که بعد از محمد ( ص ) تو بزرگ آنهایی - بخوان که درخت های آن جا را به صورت مردانی مسلح و سنگ ها را به صورت شیران و پلنگ ها و افعی ها در آورد ، علی ( ع ) به همان قسم خدا را خواند ، تمامی کوه ها از مردان مسلح و شیران و پلنگ ها و افعی ها پر شده و هر کدام گفتند : یا علی ای وصی رسول خدا ( ص ) ، ما را خداوند مسخر فرمان تو قرار داده است . ( 32 )

28 - شهادت سنگریزه

سلمان گفت : نزد پیغمبر ( ص ) نشسته بودیم که علی بن ابی طالب ( ع ) وارد شد حضرت ، سنگریزه ای به او داد ، سنگریزه در دست علی ( ع ) قرار نگرفته بود که به سخن آمده می گفت : معبودی جز خدا نیست ، محمد پیغمبر خداست به پروردگاری خدا ، نبوت محمد و ولایت علی بن ابی طالب ( ع ) راضی هستم . ( 33

)

29 - سلام کردن ملک موکل آب

از جابر روایت کرده است که گفت : با امیرالمؤ منین ( ع ) در کنار فرات می رفتیم که ناگاه موج عظیمی برخاست و آن جناب را پوشاند به طوری که از نظر من پنهان شد ، سپس از اطراف او عقب رفت و هیچ رطوبتی بر آن جناب نبود ، و من از این جریان ترسناک و متعجب شده ، جریان را از حضرت پرسیدم ، فرمود : آن را دیدی ؟

گفتم : آری .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه