320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 39

صفحه 39

37 - آگاهی از بطن شتر

سلمان فارسی روایت کرده که : روزی خدمت پیغمبر ( ص ) بودم یک اعرابی آمد و گفت : ای محمد مرا از آنچه در شکم این شتر است خبر ده تا بدانم ، آنچه آورده ای حق است ، و به خدای تو ایمان آوردم و از تو پیروی کنم ، پس پیغمبر ( ص ) به علی ( ع ) رو کرد و فرمود : جوابش را بده ، علی ( ع ) مهار شتر را گرفت و دست بر سینه اش کشید ، سپس دستش را به آسمان بلند کرد و گفت : خدایا ! تو را به حق محمد و اهلبیتش ، و به اسم های نیکو و موجودات کاملت این شتر را به زبان آور تا ما را از آنچه در شکم دارد خبر دهد ، ناگاه شتر رو به علی ( ع ) کرد و گفت : یا امیرالمؤ منین ! روزی این مرد بر پشت من سوار بود و به زیارت پسر عمویش می رفت و با من مواقعه کرد و من از او آبستنم .

اعرابی گفت : وای بر شما این پیغمبر ( ص ) است یا او ؟

گفتند : او پیغمبر است و این وصی و پسر عموی او است .

اعرابی گفت : گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست ، و تو پیغمبر خدایی ، و از پیغمبر خواست که از خدا بخواهد ، شر

چیزی را که در شکم شتر است برطرف کند ، و خدا شر را از او گرداند ، و اسلام آن مرد نیکو شد .

راوندی فرموده : عادت این شتر این است که از مرد آبستن نمی شود ، ولی خداوند این عادت را در این جا برای معرفی پیغمبرش ایجاد کرد ، با این که ممکن است نطفه مرد تا آن وقت به همان هیئت در شکم شتر مانده و هنوز علقه ( : خون بسته ) نشده بود ، و خدا شتر را به سخن آورد تا صدق سخن پیغمبرش معلوم شود . ( 43 )

38 - مسخ شدن ماهی جری

جمعی در کوفه خدمت علی ( ع ) رسیده گفتند : یا امیرالمؤ منین این ماهی جری را در بازارها می فروشند .

گفت : پس علی ( ع ) تبسم کرد و فرمود : برخیزید تا چیز عجیبی به شما بنمایم ، و درباره وصی ( پیغمبر ( ص ) خود چیزی جز خیر و خوبی نگویید .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه